کتاب سیاستگذاری عمومی و تحلیل سیاست های ویلیلم دان که توسط دکتر اشتریان ترجمه شده است را می توانید در ادامه مطلب بخوانید.
کتاب: سیاستگذاری عمومی و تحلیل سیاست ها
اثر: ویلیام دان
ترجمه: دکتر اشتریان
پیشگفتار |
این جلد هم به صورت یک کتاب درسی طراحی شده و هم به طور موشکافانهای به بررسی رشتة تحلیل سیاستهای عمومی (سیاستگذاری عمومی) پرداخته است. خوانندگان اصلی این کتاب را دانشجویان کارشناسی ارشد تشکیل میدهند که در حال تکمیل دورة اول تحلیل سیاستهای عمومی چند رشتهای هستند. از آنجا که این کتاب به چند رشته میپردازد، لذا در برگیرندة توضیحات و کاربردهای تحلیل سیاست در زمینة مشکلاتی است که کارشناسان علوم سیاسی، اقتصاددانان، جامعه شناسان، برنامهریزان و مدیران دولت در چندین عرصه سیاستی با آن مواجهند:
· انرژی و محیط زیست |
· آموزش و پرورش |
· امور خارجی |
· امور شهری |
· سلامت |
· حمل و نقل |
· دستگاه قضایی |
· اشتغال |
· رفاه اجتماعی |
· توسعه اقتصادی و اجتماعی |
· علم و فن· آوری |
· ارتباطات |
جهت گیری این کتاب به صورت عملی، انتقادی و چند رشتهای است و یکی از فرضیات اساسی آن این است که نظریه، روش شناسی و اهداف تحلیل سیاست باید از مضمون رشتههایی که تحلیل سیاست از آنها نشأت میگیرد، متمایز شود. گرچه تحلیل سیاست بر پایة علم سیاست، علم اقتصاد و فلسفه بنا نهاده شده است، ولی علاوه بر این در آنها تغییراتی را نیز بوجود میآورد. از اینرو، تحلیل سیاست به عنوان یک رشتة علوم اجتماعی کاربردی تلقی میشود که از چندین روش تحقیقی در زمینه استدلال و بحث عمومی استفاده میکند تا دانش مر تبط با سیاست را بوجود آورده، بطور نقادانهای ارزیابی نموده و آنرا منتقل سازد.
احتمالاً بسیاری از مفاهیم و روشهای این رشته چند شاخهای برای دانشجویانی که در حال گذراندن دورة اول تحلیل سیاست عمومی هستند، نامأنوس خواهد بود. به همین خاطر، در سراسر کتاب از ابزار آموزشی و شیوههای یادگیری خاصی استفاده شده است:
1-ابزارهای سازمان دهی. در این کتاب به وفور از ابزارهای سازمان دهی استفاده شده است.بخصوص نمایشهای بصری که دانشجویان را از ساختار منطقیِ چارچوبهای فکری و روندهای تحلیلی آشنا میسازند،کاربرد گستردهای دارند. ابزار سازمان دهی در کل این کتاب، روش پردازش اطلاعات از تحلیل سیاست است که در فصل اول معرفی شده و درسراسر کتاب به کار رفته است. دانشجویان با استفاده ازاینگونه ابزار سازمان دهی میتوانند به روابط پیچیده پی برده و به طور دقیق فرضیاتی را که شالودة نظریات،روشها و فنون ویژه را تشکیل میدهند، ارزیابی کنند.
2- اصول و کلیات اساسی.در پایان هر فصل خلاصهای از اصول و کلیاتی که در آن فصل مورد بحث واقع شدهاند، موجود است. دانشجویان با خواندن این خلاصهها به نکات مهم کتاب پی برده و بطور موشکافانهتری آنها را مورد ارزیابی قرار خواهند داد.
3- واژه نامهها. اصطلاحات اساسی، درپایان هر فصل تعریف خواهند شد. واژهنامههای پایان هر فصل خلاصه موجزی را از این اصطلاحات و تعاریف آنها، به همراه مثالهای کاربردی، ارائه خواهند داد.
4- مثالهای متعادل.در این کتاب کوشیده شده تا بین مثال هایی که پیچیدگی تحلیل سیاست عمومی را تشدید میکنند و مثالهایی که فرایند به کارگیری روشها را آسان میسازند، تعادل بوجود آید. در مثال های نوع اول تمایلات کاهش خواهند یافت تا عقلانیت اقتصادی، فنی وسیاسی به کمال مطلوب برسد ("تحلیل سیاست تخته سیاهی")، و حال آنکه دانشجویان با استفاده از مثالهای نوع دوم قادر خواهند شد تا روشها را به کار بندند، نه اینکه صرفاً آنها را بخوانند یا در موردشان بحث کنند. در این چاپ دوم، هر دو نوع مثالها به روز در آورده شدهاند تا اعمال جاری را منعکس سازند.
5- پیشنهادهای مطالعه. دانش و مهارت در زمینه تحلیل سیاست فرار خواهد بود، مگر اینکه دانشجویان آنها را به دفعات متعدد به کار بندند. به همین منظور، در پایان هر فصل پیشنهادهایی برای مطالعه ارائه شده است. پیشنهادهای مطالعه برای دو نوع مشکل منظور شدهاند: مشکلات فکری که دانش و مهارت را در زمینة تعریف، تفسیر، توضیح و ارزیابی توسعه خواهد داد؛ و مشکلات فنی که دانش و مهارت را در زمینة بر قراری ارتباط، محاسبه، برآورد و به کارگیری کامپیوتر بسط خواهد داد. دانشجویان ممکن است از پیشنهادهای مطالعه به منظور مطالعه شخصی، و استادان نیز ممکن است از آن برای انجام تحقیق و بررسی استفاده کنند.
6- کتاب های پیشنهادی. علاوه بر آثار نوشته شدهای که در پا نوشتها ذکر شدهاند، در پایان هر فصل کتاب های پیشنهادی عنوان شدهاند که پیرامون محتوا و مضمون آن فصل خواهند بود. در این چاپ، کتاب های پیشنهادی به روز درآورده شدهاند تا بسیاری از مهمترین رویدادهای اخیر در تحلیل سیاست را در برگیرند.
7- رهنمودهای علمی. دانشجویانی که به روشهای خاصی از تحلیل سیاست تسلط مییابند، اغلب زمانیکه مجبور میشوند راه حلهای تحلیلی مناسبی را که بدست آوردهاند،در قالب مقالات موضوعات سیاستی، یادداشتهای سیاستگذاری یا توجیههای شفاهی به کار بندند، با مشکل روبرو خواهند شد. برای غلبه بر این نوع از مشکلات، پیوستهای تازه نوشته یا اصلاح شده، رهنمودهای مرحله به مرحلهای را دربارة نحوة تهیة مقالات موضوعات سیاستی (پیوست1)، چکیدههای اجرایی (پیوست 2)، نامههای ارسالی (پیوست 3) و یاد داشتهای سیاستی (پیوست 4) ارائه میدهند. فهرستهای دیگر رهنمودهایی را در مورد نحوة انجام, ارائه و توجیههای شفاهی (پیوست 5) معرفی میکنند که شامل مهارتهای دقیق و بسیار مغفول، در انجام نمایش بصری اطلاعات بصورت نمودار، جدول و ماتریس خواهند بود.
8- بافت سیاسی تحلیل سیاست.در فصل مقدماتی جدید در مورد نقش تحلیل سیاستها در فرایند سیاستگذاری صحبت خواهد شد. این فصل، که به تحلیل سیاست به چشم یک فعالیت عقلانیِ جایگزین شده در فرایند سیاست مینگرد، به روشهای مختلف نشان خواهد داد که فرایند تحلیل سیاست و فرایند سیاستگذاری به یکدیگر وابسته و مرتبط هستند. در این فصل و سراسر کتاب، تأکید بر روی کاربرد تحلیل سیاست برای بهبود بخشیدن به فرایندها و نتایج سیاستگذاری، خواهد بود.
9- نرم افزار آماری.در چاپ فعلی یک برنامة آماری نسبتاً قوی و کاربرآشنا معرفی شده که بهMYSTAT معروف است. MYSTAT، که گنجایش یک دیسک (ً25/5 یا ً5/3) را دارد، قابل استفاده به وسیلة هر کامپیوتری است که با IBM سازگاری داشته باشد. به همین خاطر، نیازی به دسترسی داشتن به ابررایانه یا آزمایشگاه مخصوص کامپیوتر وجود ندارد.برنامة MYSTAT در قسمتهای متناسب این کتاب به کار رفته تا نحوة تحلیل و تجزیه اطلاعات سیاستی را نشان دهد. بسیاری از عملیات آماری مفید را میتوان با استفاده از برنامة MYSTAT اجرا کرد که عبارتند از: آمار ترسیمی استاندارد؛ نمودارهای میلهای، ستونی، شاخ و برگی و پراکندگی؛ تحلیل سریهای زمانی با کمک تبدیل دادههای غیر خطی؛ تحلیل دادههای جدولی با کمک آمار غیر پارامتری؛ و تحلیل چند رگرسیونی راهنماییهای لازم برای استفاده از MYSTAT، از جمله کاربرد نمونهها، در پیوست 6 آورده شده است.
طی ده سال اخیر، این کتاب به صورت برنامههای منظم در بسیاری از گروههای دانشگاهها و برنامه های تخصصی مورد استفاده و ارزیابی قرار گرفته است. در ضمن، کتاب موجود در قالب برنامههای آموزشی ادارات دولتی نیز استفاده و ارزیابی شده است. بسیاری از اصلاحاتی که در این چاپ دوم لحاظ شدهاند، حاصل موفقیتهایی است که در خلال این ارزیابیها، تجربههای آموزشی خودم، و انجام تحلیل سیاستها و دیگر طرحهای تحقیقیِ به کار رفته شده در ادارات(در سطوح محلی، ایالتی، ملی و بینالمللی) به آن نائل شدهام. تجربهای که من طی این دهسال بدستآوردم، دوباره این عقیدة مرا به ثبوت رساند که فرایند تعریف مشکل در حیطة تحلیل سیاستها در دنیای واقعی میگنجد. از اینرو، موضوع کتاب فعلی حول محور چیزی است که من از آن به تحلیل سیاستهای مشکل پرداز نام بردهام. ضمناً، تأکید اساسی بر روی ارتباط، گفتگو و بحث عمومی حفظ و تقویت شده است. این تأکید از این اعتقاد نشأت گرفته که تحلیلگران سیاست بایستی با شرکت در فرایندهای بحث و گفتگو، در خدمت عموم (نه صرفاً صاحب منصبان) باشند. با تمرکز بر روی بحث سیاست، ارتباط سیاست و گفتگوی عمومی، حتی پیچیدهترین تحلیلهای فنی نیز ممکن است همچون مباحث سیاستی به شکل دیگری درک شوند. و بالاخره یکی از اهداف مهم اعلام نشده آن است که فاصله بین آنچه آثار تحقیقی در مورد تحلیل سیاست میگویند و آنچه که متخصصان تحلیل سیاست واقعاً انجام میدهند، برداشته شود. هرچه بتوانیم این فاصله را کمتر کنیم، بیشتر به اهداف اساسی تحلیل سیاستهای عمومی دست خواهیم یافت - تا فرایند و نتایج سیاستگذاری بهبود یابد.
در بهبود این کتاب دانشجویان و همکاران بسیار زیادی نقش داشتهاند که به دلیل طولانی بودن فهرست کامل اسامی آنها، نمیتوان در اینجا از همگی نام برد. اگر اجازه بدهید تنها از دانشجویان برنامة MPA در زمینة مدیریت و سیاست عمومی و درجة دکتری در زمینة پژوهش و تحلیل سیاستهای عمومی نام خواهم برد که در دانشگاه پیتسبورگ (مدرسة عالی امور ملی و بینالملل) بوده و نظرات، انتقادات و پیشنهادهای آنها به بهبود و پیشرفت این کتاب کمک کرده است. به علاوه، همکاران من در پیتسبورگ و جاهای دیگر توصیههای سودمندی را در مورد قسمتهای مختلف این کتاب ارائه دادهاند که به طور مستقیم و در قالب مباحث موجود در مقالاتی بوده است که من طی ده سال گذشته پیرامون ابعاد گوناگون تحلیل سیاست نوشتهام. این همکاران عبارتند از: اَنتونیکاهیل، دونالدکَمپبِل، لوییسکامفورت، هکتورکوریا، بازفزونی، دونالدگُلدستین، دوریسگو، آندرههگدوس، بِرکارت هلزنِر، کوینکرنز، ریتا کلّی، کرونِنبِرگ، فرانس لیو، اِستیون لیندر، دانگن مکرای، ویلیام منگوم، جن میهان، آیان میتروف،گُکتوگ مرکُل، سم مایِرز، استوارت نگل، سم اُوِرمن، گای پِترز، سیگموند اسمیت، نلسون تیکسیرا، مارک وَن دِ وال، جیوتسنا واسودِو، الکس ویلنمن وکارول ویس. ضمناً جا دارد از کسانی که این کتاب را در مراحل مختلف مرور کرده و پیشنهادات، انتقادات و نظرات سودمندی را ارائه دادهاند، قدردانی کنم. این افراد شامل دیوید نایس از دانشگاه ایالت واشینگتن و دیوید هوستُن از دانشگاه تِنسی در ناکسویل هستند. شیلا کلّی، لیِن رونگ-کائو و سوجاثا رامن در تهیه این کتاب با من همکاری داشتهاند. ماریِل ریتر، ویراستار مجموعه کتاب های علوم اجتماعی در انتشارات پرنتیس هال، به واسطة تواناییهای حرفهای خود، مرا در مراحل مختلف نسخه خطی راهنمایی کرده است. در ضمن از جولیا بریسفورد، ویراستار کتاب های علوم سیاسی در پرنتیس هال، به خاطر اصلاحات بسیار اساسی و همچنین هوش، ذکاوت و تلاشهای بیوقفه تقدیر و تشکر میکنم.
ویلیام اِن دان
فصل اول معرفی: تحلیل سیاست در فرایند سیاست گذاری |
اینکه بگوییم شکل گیری سیاست یک فرایند اجتماعی است که در قالب آن یک فرایند عقلانی گنجانده شده، هرگز بدین معنی نیست که تأثیر نسبی فرایند عقلانی نمیتواند افزایش یابد یا فرایند اجتماعی نمیتواند"بهبود یابد" *…
RAYMOND A. BAUER, The Study of Policy Formation (1968)
تولید دانش پیرامونی و درونی در فرایند سیاستگذاری تحلیل سیاست گفته میشود.1 در تولید دانش پیرامونِِ فرایندهای سیاستگذاری، تحلیلگران سیاست, علل، نتایج و عملکرد برنامهها و سیاستهای عمومی را مورد کنکاش و بررسی قرار میدهند. با این همه، این دانش در صورتی ناقص نخواهد بود که در دسترس سیاستگذاران و کسانی که سیاستگذاران موظف به خدمت به آنها هستند، قرار گیرد. تنها زمانیکه دانشِ پیرامونی به دانش درونی بپیوندد، اعضای قوای مجریه، مقنّنه و قضاییه و نیز شهروندان ذینفع در تصمیمات سیاستی می تواننداز نتایج تحلیل سیاست برای بهبود فرایند سیاستگذاری و اجرای آن استفاده کنند. از آنجا که کارایی سیاستگذاری متکی به دانش موجود است، ارتباط و کاربرد تحلیل سیاست برای عمل و نظریه سیاستگذاری عمومی مهم قلمداد میشوند.2
فرایند کندوکاو سیاست
در این کتاب یک روش شناسی برای تحلیل سیاست معرفی شده است. روش شناسی، آنگونه که در اینجا به کار رفته مجموعهای از معیارها، قوانین و رویههاست که برای ایجاد، برآورد و ارزیابی موشکافانه و انتقال دانش سیاستی به کار میرود. روش شناسی، در این معنی، بسیار نزدیک به آن دسته از فعالیتهای عقلانی و عملی است که جان دیویی آنرا منطق کندوکاو (یعنی،"عملکرد شناخت ذذانسان در حل مشکلات")نامیده است.3 حل مشکل، عامل مهمی در روش شناسی تحلیل سیاستها به شمار میرود و به همان اندازه مهم است بدانیم که تحلیل سیاست همچون یک روش شناسی برای تدوین و تنظیم مشکلات (به عنوان بخشی از جستجوی راه حل) به حساب میآید. با پرسیدن سؤالهای"مناسب"، مشکلاتی که در ابتدا لاینحل به نظر میرسند، به گونهای از نو تنظیم خواهند شد که راه حلهایی که در گذشته ناشناخته بودند، شناسایی خواهند شد. با انجام این عمل عکس ضرب المثل"مشکلی که راه حل ندارد، مشکل نیست" مصداق خواهد یافت:"مشکلی که به خوبی تنظیم و تدوین شده باشد، مشکلی است که نیمی از آن حل گشته است" (جدول 1-1).
جدول 1-1 مشکلی که راه حل ندارد، مشکل نیست. به گفتة آرون ویلداوسکی خلاقیت در تحلیل سیاستها منوط به یافتن مشکلاتی است که در مورد آنها کاری میتواند و باید انجام شود. * او ضمن تأکید بر این نکته که راهحل، بخشی از توصیف و تعریف مشکل است، حکایتی را از یک سرباز در زلاندنو نقل میکند که برای ساختن پلی بر روی رودخانه، خدمه و مصالح کافی در اختیار نداشت. سرباز با یأس و ناامیدی به ساحل رودخانه خیره شده بود که در همین حین یک زن مائوری به او نزدیک شد. زن از او پرسید:"سرباز، چرا ناراحتی؟"و او در پاسخ اینگونه توضیح داد که با مشکلی مواجه شده که هیچ راهحلی ندارد. زن در پاسخ گفت:"بیخیال! مشکلی که راهحل ندارد، مشکل نیست." واتزلاویک، ویکلند و فیش داستان فرماندة قلعة هوچسترویتز را نقل میکنند که در سال 1334 توسط نیروهای مارگارت مولتاش، دوشس تیرول، تحت محاصرة طولانی درآمد**. برای فرمانده و سربازانش تنها یک گاو نر و دو کیسه ذرت جو باقی مانده بود و دیگر توانایی استقامت نداشتند. آنها با مشکلی روبرو شده بودند که هیچ راهحلی نداشت. فرمانده مشکل را مجدداً بازنگری کرد و به راهحلی دست یافت که از نظر سربازان او کاملاًغیر منطقی به نظر میرسید. به گفته او "آخرین گاو نر را ذبح کرده و شکم آنرا با جو باقیمانده پر کردند و سپس فرمانده دستور داد که لاشه را از فراز پرتگاه شیبدار به علفزار جلوی اردوگاه دشمن بیندازند. به محض اینکه این خبر تحقیرکننده از بالا دریافت شد، دوشس ناامید و دلسرد محاصره را ترک کرد." * Aaron Wildavsky, Speakiny Truth to Power: The Art and Craft of Policy Analysis (Boston: Little, Brown, 1978), p.3. ** Paul Watzlawick, John Weakland, and Richard Fisch, Change:Principles of Problem Formation and Problem Resolution(New York:W.W. Norton, 1974), p. xi . |
روش شناسی تحلیل سیاست
روش شناسی تحلیل سیاست از رشتههای مختلف علوم سیاسی، جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد و فلسفه اقتباس شده و آنها را با هم تلفیق میکند. تحلیل سیاست تاحدی توصیفی است و از رشتههای مرسومی(نظیر علوم سیاسی) مشتق میشود که مستلزم دانش در زمینة علل و نتایج سیاستهای عمومی هستند.4 با این همه، تحلیل سیاست تجویزی نیز میباشد و یکی از اهداف دیگر آن خلق و نقد دانشی است که با استفاده از آن ارزش سیاستگذاریهای عمومی برای نسلهای گذشته،حال و آینده مشخص میشود.5 بعد تجویزی، یا هنجاری، تحلیل سیاست زمانی نمایان خواهد شد که ما دریابیم که دانش سیاستی متضمن پویایی بین متغیرهای وابسته (اهداف) و متغیرهای مستقل(ابزارها) است که دارای ماهیت ارزشی هستند.6 بنابراین، انتخاب متغیر بیشتر به معنای برگزیدن یک ارزش از بین ارزشهای متناقض است: سلامت، ثروت، امنیت، صلح، عدالت، برابری، آزادی. انتخاب یا ترجیح یک ارزش بر ارزش دیگر صرفاً محدود به یک نظر فنی نمیشود، بلکه علاوه بر آن به دانشی متکی است که مستلزم استدلال اخلاقی میباشد، و به همین دلیل، تحلیل سیاست معرف شکلی از اصول اخلاقی کاربردی است. بالاخره، تحلیل سیاست به دنبال ایجاد دانشی است که بازده انتخابها را از میان گزینه های گوناگون سیاستی بالا ببرد. نمونههایی از این گزینه های سیاستی عبارتند از: ارائة مراقبتهای پزشکی کم هزینه، تقسیم درآمد بین فقیران، از بین بردن تبعیض نژادی و جنسی دراستخدام، افزایش رقابت در عرصة اقتصاد بینالملل، یا حفظ امنیت نظامی ملی.
همانطور که در بالا ذکر شد، هدف روش شناسی در تحلیل سیاست، تولید، برآورد و ارزیابی موشکافانه و انتقال دانش سیاستی است. در این متن، دانش اشاره به عقایدی دارد که از نظر عقلانی صحیح هستند و بدین ترتیب از عقایدی که به طور مسلم صحیح بوده و یا حتی به واسطة برخی از احتمالهای آماری صحیح پنداشته میشوند، متمایز گردیده است. پیچیدگی فرایندهای شکلگیری و اجرای سیاست تقریباً بدین معناست که احتمالاً هیچ وقت شروط لازم و کافی برای تثبیت قطعیت ادعاهای علمی برآورده نخواهد شد.7 احتمال های آماری نیز هیچگونه ارتباط مستقیمی با صحت و اعتبار ادعاهای علمی، نظیر استنباطهای علّی، ندارد.8 در واقع، بوجود آوردن یک ادعای علمی نظیر "برنامه ایجاد معیار حداقل دستمزد منجر به کاهش اشتغال خواهد شد"، شرط لازمی برای مطرح کردن پرسشهایی در زمینة احتمال کسب این نتیجه است. گرچه ممکن است صحت ادعاها بهوسیلة شواهد آماری تأیید و تقویت شود، ولی اینگونه احتمالات در ایجاد عقایدی که از نظر عقلانی صحیح باشند، نقشی فرعی ایفا میکنند.9
رشد تحلیل سیاست طی 50 سال گذشته مجموعة تقریباً منظمی را از معیارها، قوانین و رویهها بوجود آورده است که متخصصان نیز در مورد آن اتفاق نظر گستردهای دارند. در این راستا، رشد تحلیل سیاست و تخصصهای مربوطه نظیر نظریة تصمیمگیری به وسیلة آمار، شبیه رشد روان درمانی به عنوان یک علم بالینی است.10 از دهة 1930 تاکنون، هر دو به سرعت توسعه یافتهاند و روشهای جدیدی را برای تحلیل و تجزیه ارائه دادهاند که موکلان از آنها در شرایط سخت و دشوار سود خواهند جست. همچون رشد روان درمانی، پیرامون تحلیل سیاست نیز نظریههای مهمی بطور تقریباً منسجم بوجود آمده، روشهای متعددی، که مورد تأیید اکثر متخصصان نیز است، توسعه یافته، شیوههای انتقادی بهتری در مورد موضوعات سیاسی، ایدئولوژیک و اخلاقی (توسط کاربردهای تحلیل سیاست) بوجود آمده و شواهد منظم و حکایت گرانهای وجود دارد که توانایی موکلان برای حل مشکلات بالا رفته است.11
به رغم پیشرفت چشمگیر در توسعة علوم سیاستی،12 کاربرد روشهای سیاستی-تحلیلی در چارچوب عالم واقعیات مستلزم انتخابهایی تشخیصی است که روش شناسی تحلیل سیاستها در مورد آنها تنها رهنمودهای کلی ارائه میدهد. تاکنون، هیچ مجموعة کاملاً مدونی از دانش وجود نداشته که بسیار قابل اعتماد بوده، تحلیل گران را در این زمینهها هدایت کند که :
چه هنگام از مدلهای صوری استفاده کنند و چه وقت به قضاوتهای حدسی اعتماد کنند، چگونه با تصمیم گیران صحبت و برخورد کنند و چگونه با چرب زبانی مشکلات حقیقی را از زیر زبان آنها بیرون بکشند، از چه روشهای استنتاجی استفاده کنند و چه وقت به نتایج آن روشها اعتماد کنند، چه پارامترهایی باید موضوع تحلیل حساسیت قرار گیرند و تا چه حد بایستی از ارزشهای جایگزین استفاده کرد، چگونه اطمینان حاصل کرد که فرضیات و نتایج یک تحلیل مورد توجه و اعتنا واقع خواهند شد. یا چه زمانی به کمک یک روش خاص میتوان مشکلی را درک و در مورد آن تصمیم گیری کرد و چه وقت ممکن است که آن روش بیش از آنچه که به درد میخورد مزاحمت بیافریند. دانشی که پیرامون اینگونه موضوعات وجود دارد، بیشتر نقلی است. این دانش به وسیلة آزمون و خطا در رشتة مربوطه و شاید طی دورة شاگردی در نزد استادان مجرب، بدست خواهد آمد.13
علیرغم آنکه ضروری است تا اینگونه نقطه نظرات تشخیصی رادر بافت عمل سیاستی لحاظ کرد ( با توجه به تغییرات تاریخی در زمینه انجام پژوهش و تحلیل سیاست)، توافق نظر روز افزونی در مورد اصول اساسی روش شناسی بوجود آمده است. این اصول اساسی روش شناسانه، از چندین رشته اقتباس شده و برای بسیاری از مشکلاتی که دولت با آن مواجه است، قابل استفاده میباشد. همچنین، براساس علوم و دانش بسیاری میتوان به نقاط ضعف و قوت روشهای سیاستی-تحلیلی، زمانیکه در بافت عمل به کار میروند، پیبرد (نک. فصلهای 6تا9). به طور قطع، تحلیل سیاست جای فرایند سیاسی را نگرفته و به وضوح نیز پیداست که تحلیل گران ماهر و خبره چنین قصدی را نداشتهاند. در واقع، منظور از تحلیل سیاست ارائة یک روش شناسی منظم برای حل مشکلات پیچیده است و این هدف کاملاً عکس این تصور غلط و نابجاست که سیاستگذاری مستلزم محاسبات دقیقی است که بهوسیلة بازیگران "خبره" به امور اقتصادی، سیاسی یا سازمانی صورت میگیرد که به دنبال، به ترتیب، به حداکثر رساندن بهرهوری اقتصادی، قدرت سیاسی، یا کارایی سازمانها هستند.14
یکی از ویژگیهای اساسی پژوهشها و تحلیلهایی که طی حدوداً 40 سال گذشته پیرامون مشکلات اجتماعی صورت گرفتهاند، شناخت روز افزون پیچیدگیها و ابهامات است. در این رشد تاریخی از ابعاد، نظریهها و روشهای متعدد استفاده شده و بسیاری از سهام داران و ذینفعان سیاست در داخل فرایند ایجاد، برآورد دقیق و انتقال دانش سیاستی جای گرفتهاند (جدول 2-1). امروزه اصول روششناسی تحلیل سیاست را میتوان تقریباً همچون شکلی از کثرتگرایی انتقادی تصور نمود.15 بهترین روش شناسی برای کثرتگرایی انتقادی استفاده از قاعدة مثلث بندی است: اگر تحلیلگران به دنبال بهبود دانش سیاست هستند، بایستی از ابعاد، روشها، اقدامات، منابع اطلاعاتی و رسانههای ارتباطی متعدد استفاده کنند.16 کثرتگرایی نسبت به رقبای خود از یک مزیت مهم روش شناسی برخوردار است:"تخمین حقایق ناشناخته با استفاده از فرایندهایی که به طور دقیق ابعاد مختلف دانش را، برای درک بهتر، به اجزاءکوچکتری تقسیم میکنند." 17
جدول 2-1 کاروان به پیش میرود در مقالهای تحت عنوان"کاروان به پیش میرود: چهل سال تحقیق پیرامون مشکلات اجتماعی"، گرگ (Greg) و همکاران او در مورد موضوعاتی در زمینة اثرات نظامهای سازمانی (عوامل فراعلمی) بر گرایش به سوی"مقصر دانستن قربانی"،به کاوش و بررسی پرداختهاند. آنها به بررسی تحقیقهای انجام شدة چهل سال اخیر پیرامون مشکلات اجتماعی پرداختند که این تحقیقها حول شش محور بود: مصرف مواد مخدر، خودکشی، بزهکاری، عدم رضایت شغلی، تجاوز به عنف و روابط نژادی. در نمونه گیری که از 698 مقاله به چاپ رسیده در سالهای 1936، 1956 و 1976 بدست آمد، معلوم شد که این مقالات در 80 بعد به چاپ رسیدهاند که شامل انواع نشریات، مقالات، متغیرهای مستقل، ویژگی روابط علت و معلولی، ارتباط با نظریه یا عمل، و انواع نظریه یا عمل، میشدند. سپس، آنها خلاصهای را از متغیرهای مستقل (مثل شخص، محیط و متغیرهای سیستمی) و ویژگی روابط علت و معلولی مشکلات (ترکیب شخص، محیط و علل سیستم) تهیه کردند. چنانچه نگاهی کلی به این نمونهگیری بیندازیم، طی این دورة چهل ساله تغییرات اندکی در زمینة ویژگی روابط علت و معمولی وجود داشته و در سرتاسر دوره انتسابهای شخصی(مقصر دانستن قربانی)حاکم بودندهاند. با این همه، در مورد سه مشکل نارضایتی شغلی، تجاوز به عنف و روابط نژادی، روابط علت و معلولی بهطور قابل ملاحظهای پیچیدهتر شده بودند که این پیچیدگی روابط علّی مستلزم محیط و متغیرهای سیستم و انتسابهای علّی بوده است. تحقیقات در حوزة دو مشکل تجاوز به عنف و روابط نژادی، که طی دورة 40ساله بیشترین رویکرد متعادل در مورد ویژگی روابط علت و معلولی آنها وجود داشته است، دارای چندین ویژگی مهم هستند: (1) حرکت از تحلیل دوگانه به سمت تحلیل چندگانه؛ (2) تغییر از انتسابهای فردی به انتسابهای پیچیدة فردی، |
محیطی و سیستمی؛ و (3) گرفتاری کسانی که دچار مشکلاتی در زمینة پژوهش، تنظیم و تدوین مشکلات و راهحلها، و انجام پژوهش و تحلیل، شدهاند. به نظر میرسد که توسعه پژوهش و تحلیل در زمینه مشکلات اجتماعی (از قبیل تحلیل دقیق دربارة تشخیص مشکل و یافتن راهحل، گرایش به سوی نظریهها روشها و اطلاعاتی که از چند رشته بدست میآید، مشارکت سهامداران مختلف در انجام تحقیقاتی که در دستور کار قرار دارند) " نیاز به یک جنبش اجتماعی داشته باشد، با وجود این-یا دست کم وجود گروههای حامی ‘قربانیان’ مشکلات اجتماعی در جامعة پژوهش-علوم اجتماعی را به سوی کمال مطلوب سوق خواهد داد."* * Gary Greg, Thomas Preston, Alison Geist, and Nathan Caplan "The Caravan Rolls On: Forty Years of Social Problem Research ,"Knowledge: Creation ,Diffusion, Utilization ,1,No.1(1979),54. |
تکثرگرایی انتقادی پاسخگوی نقاط ضعف اثبات گرایی منطقی است و همچون نظریهای از دانش بوده و میکوشد تا روشهای جدیدی را توسعه دهد که برمبنای درسهایی باشد که از انجام تحلیل سیاست طی دورة جامعة بزرگ (منظور جامعهای است که لیندون بینس جانسون برای بهبود کیفیت زندگی در آمریکا بوجود آورد) آموخته است.18 تکثرگرایی بیش از آنکه یک روش شناسی جدید باشد، ترکیبی ابتکاری از پژوهشها و تحلیلهای بسیار فراوانی است که بهوسیلة بخشی از جامعة علوم سیاسی مورد حمایت و استفاده قرار میگیرد. برای تکثرگرایی انتقادی، اعتبار استقرایی (نه به طور حتم) ویژگی بارز دانش و معیار مهم موفقیت در تحقیق سیاستها به شمار میرود.19 صحت و اعتبار استقراء بهوسیلة موارد متعددی که نتایج را تأیید و تصدیق میکنند، تثبیت نمیشود، بلکه بوسیلة شناسایی، ارزیابی و حذف یا تلفیق (در صورت امکان) ابعاد، فرضیهها و نظریههای مخالفی مشخص میشود که نتایج تحلیلگر را زیر سؤال میبرند.معیار مهم دیگر ارتباط (مرتبط بودن) با سیاست است که برروی کاربرد تحلیل سیاست در بافتهای عمل تأثیر میگذارد. بنابراین، دانش سیاست، دانشی است که هنگامی که سیاستگذاران و شهروندان با مشکل مواجه میشوند و سیاستها برروی آنها تأثیر خواهند گذاشت، در تنظیم و حل مشکلات مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال میتوان از شهروندانی نام برد که حقوق و فرصتهای آنها در نظامهای سیاسی دموکراتیک به رسمیت شناخته نشده و یا اینکه نقض یا محدود شده است.20
قواعد روش شناسی در زمینةتکثرگرایی انتقادی، به جای معرفی دستور العملهای خاص برای پژوهش و تحلیل سیاست، رهنمودهایی کلی را برای کندوکاو سیاستها ارائه میدهد.21 این رهنمودها که در زمینه تولید، بر آورد نقادانه و انتقال دانش سیاستی هستند، حول چند موضوع اساسی در تحلیل سیاستهاهستند:
عملکردگرایی چندگانه.استفاده از مقیاسهای مختلف مفاهیم و متغیرهای سیاستی-یا همانگونه که کمپبل به درستی به آن اشاره میکند،"مقیاسهای مختلف عیبهای مستقل"-اعتبار ادعاهای دانش را، با مثلث بندی یک موضوع از دو منظر، افزایش خواهد داد. برخی از مثالهای عملکردگرایی چندگانه عبارتند از: استفادة همزمان از قیاس جفتی و مقادیر انتخاب اجباری، یا مقیاسهای سود و هزینه بر اساس هزینههای مصرف کننده (سلایق مشخص) و مقیاسهای متعدد توصیف. عملکردگرایی چندگانه از تعاریف عملکردی منفرد که توسط اثباتگرایی منطقی اولیه جنبه قانونی یافته، اجتناب میکند.22
پژوهش چند روشی.روشهای متعدد مشاهدة فرایندها و نتایج سیاستگذاریها- به عنوان مثال، استفادة هم زمان از سوابق سازمانی، پرسشنامههای پستی و مصاحبههای قوم نگاشتی- با مثلث بندی یک هدف با دادههای بدست آمده از دو یا چند ابزار، به اعتبار ادعاهای دانش میافزاید. تحقیق چند روشی فراتر از اثبات گرایی است، و همانگونه که به طور معمول میتوان از این اصطلاح فهمید، آرمان کمیتگرایی را رد کرده و در عوض بهطور منظم و دقیق مشاهدات کمّی و کیفی را با یکدیگر تلفیق میکند.23
ترکیب تحلیلی چندگانه. ترکیب و برآورد نقادانة تحلیلهای موجود در زمینة سیاستها و برنامههای مشابه. به عنوان مثال، برنامههای اولیة آموزش کودکان قشر فقیر تحت نظر هداستارت (Head Start) یا برنامههای کارآموزی افراد بیکار تحت قانون کار آموزی و مشارکت, اعتبار دانشی را میافزاید که با بررسی منبع دانشی بوجود آمده که در زمینة تأثیر سیاستگذاریها بر روی افراد مختلف تحت شرایط مختلف است. ترکیب تحلیلی چندگانه که به ترکیب پژوهشی، بررسی پژوهشی تلفیقی یا فرا تحلیلی معروف است، با تأکید بر روی ماهیت اشتراکی دانش سیاستی، مفهوم تحلیل آمرانه و تک قطبی را زیر سؤال میبرد.24
تحلیل چند گونه.گنجاندن چند متغیر در مدلهای سیاستی-به عنوان مثال، مدلهای علت و معلولی مبتنی بر تحلیل مسیر یا تحلیلهای مورد پژوهی مبتنی بر چند سند و مدرک-با آزمایش و رد یا (در صورت امکان) ترکیب دقیق اثرات متغیرهای فرا سیاستی بر روی پیامدهای سیاستی، اعتبار و صحت ادعاهای دانش را بالا خواهد برد. همچنین، ممکن است تحلیل چندگونه برای آزمون صحت و اعتبار نظریههای مخالف دربارة فرایندسیاستگذاری(بعنوان مثال، نظریههایمتناقض درمورد تحقق سیاستها یا کاربردهای دانش سیاستی توسط سیاستگذاران)، بکار رود.25
تحلیلهای مختلف سهامداران. پژوهشی که سهامداران مختلف سیاست -منظور افراد و گروههایی هستند که برروی فرایند سیاستگذاری تأثیر گذاشته، یا از آن تأثیر میپذیرند- پیرامون ابعاد و چارچوبهای تفسیری انجام میدهند، با تقسیم مشکلات و راهحلهای علّی و اخلاقی متعارض که در شرایط سیاستی واقعی (طبعیت گرایانه) یافت میشوند، به اعتبار صحت ادعاهای دانش خواهد افزود.26
تحلیلهای سهامداران مختلف توجه را به سمت افراد و گروههایی معطوف میسازد که همچون یک منبع دانش سیاستی در تنظیم و تحقّق سیاستگذاریها مشارکت دارند. این تحلیل به منافع عمومی نیز توجه ویژهای دارد و فرض آن بر این است که تحلیلگران نه تنها ملزم به خدمت به"صاحب منصبان" هستند، بلکه بایستی در خدمت "عموم" (منظور گروههایی است که از نظرسیاستی فرعی و محروم محسوب میشوند)، نیز باشند.
تحلیل چند بعدی. تحلیل ابعاد مختلف سیاست-اخلاقی، سیاسی، سازمانی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی، تکنولوژیکی-با تقسیم مشکلات و راهحلهای متعارض به اعضاء کوچکتر، به اعتبار و صحت دانش خواهد افزود. در محیط سیاستی واقعی (طبیعت گرایانه)، تحلیل چند بعدی فرض را بر تحلیل پیشین سهامدار قرار میدهد. در محیطی که مسألة مورد توجه ابعاد مبتنی بر رشته (دانشگاهی)باشد -از جمله نظریهها و مدلهای صوری- تحلیل چند بعدی را میتوان بدون تحلیل سهامداری به انجام رساند. با وجود این، تضمینی وجود ندارد که نظریات و مدلهای صوری، ساختار یا منبع نقشههای ذهنی را ارائه دهند که برروی قضاوت و رفتار سهامداران سیاست تأثیر میگذارند.27
ارتباطات چند رسانهای.برای تحلیلگران سیاستها لازم است که از وسایل ارتباطی متعدد استفاده کنند تا اطمینان حاصل شود که دانش مربوط به سیاست است، یعنی مورد استفادة سیاستگذاران و دیگر گروههای ذینفع قرار گرفته است. تنها وسیلة ارتباطی که اغلب تحلیلگران سیاستهااز آن استفاده میکنند، مقالات یا کتابهای علمی و تحقیقی است. این وسیله برای بر قراری ارتباط با سیاستگذارانی که با مقالات موضوعات سیاستی، یادداشتهای سیاستی، چکیدههای اجرایی، پخش اخبار و سر مقاله خو گرفتهاند، کاملاً بیثمر است. از آنجا که زمان مطالعه برای بیشتر سیاستگذاران بسیار کم و محدود است (روزانه حدود 30 دقیقه یا کمتر)، گرایش شدیدی به سوی بر قراری ارتباط دو سویه در جلسات دو نفره، گفتگوهای تلفنی، کنفرانسها، جلسات توجیهی، و شنودها وجود دارد. و بالاخره اینکه، وسایل و اسناد مختلف برای برخی از سهامداران سیاستی نسبت به بقیه موثرتر است، زیرا اصطلاحات و روشهای مخصوص باید به طور گستردهای مورد استفادة برخی گروهها ("کارشناسان")قرار گیرد و برای دیگران (" افراد عادی ") به زبان معمولی برگردانده شود. مثلث بندی و تقسیم مشکلات به اجزاء کوچکتر، با استفاده از وسایل ارتباطی متعدد و دیگر روشهای انتقال دانش، ارتباط سیاستی دانش و کاربرد بالقوة آنرا افزایش میدهد. 28
با توجه به محدودیتهای خاصی که در مورد زمان و منابع مالی وجود دارد، به ندرت میتوان تمام این رهنمودها را در قالب یک تحلیل یا بررسی مراعات کرد. خوشبختانه در بسیاری از موارد تعدادی از دستورالعملها لازم و ضروری نیستند-به عنوان مثال،میتوان از مواردی نام برد که در آنها از تحلیل به جای توصیه وارایه راهحل برای مشکلات سیاستی، برای ساختن ابعاد مختلف آن مشکل و بر آورد حوزه و شدت آن به کار میرود. در چنین مواردی، به نظر میرسد که چند دستورالعمل (نظیر ترکیب تحلیلی چند گانه و تحلیل چند گونه) پیش از هنگام و غیر ضروری باشند. با این همه، به وسیلة کثرتگرایی نمیتوان به موفقیت در تحلیل سیاستها اطمینان داشت، زیرا هر روششناسی "تنها میتواند شناخت توأم با تفکری را از روش برای ما به همراه آورد که ارزش آنها در عمل به وسیلة بالا بردن سطح آگاهی افراد، نشان داده شده است."29با این همه، کثرتگرایی انتقادی دارای مزیت مهمی است که دیگر روش شناسیهای رقیب از آن بیبهرهاند: چنانچه تحلیلگران از دستورالعملهای کثرتگرایی انتقادی تبعیت کنند، احتمال کمی وجود دارد که مرتکب آندسته از خطاهای قابل پیشگیری شوند که ناشی از دید محدود خود تحلیلگر از یک مشکل است(جدول 3-1).
جدول 3-1 خطاهای قابل پیشگیری تحلیل سیاست به نظر برانرِ (Brunner) و دیگران بیشتر خطاهای قابل پیشگیری در زمینة تحلیل سیاستها، از دید محدود تحلیلگر نشأت میگیرند.* زمانیکه تحلیلگر مشکل را ساده و آسان میکند تا آنرا از لحاظ تحلیلی انعطاف پذیر سازد، بخشهای مهمی از بافت مربوطه به کلی نادیده گرفته شده، یا اشتباه فهمیده میشوند. دولت ریگان در شروع به کار خود قصد داشت تا با کم رنگ کردن برنامة کمک به خانوادههای دارای فرزندان وابسته(خردسال) (AFDC) از هزینههای رفاه اجتماعی بکاهد. پیامد ناخواستة این کاهش هزینه، افزایش در هزینههای کلی خدماتی است-نگهداری از کودکان خردسال-که توسط AFDCارائه میشود. این کاهش باعث گشت تا دریافت کنندگان خدمات نگهداری از کودکان به سوی برنامة دیگری، تأمین اجتماعی، سوق داده شوند که اگر چه شامل سرویسهای نگهداری کودکان میشد، ولی دارای هزینههای بالاتری بود. خطای تحلیلی آن بود که تحلیلگران و مقامات دولتی این مشکل را به یک برنامه محدود کردند و با این کار خودتأثیر متقابل برنامهها از یکدیگر را نادیده انگاشتند. با توجه به چهار گزینه ای که در مورد برآورده ساختن تقاضای روز افزون انرژی وجود داشت، یک شرکت خدمات عمومی متعهد به انجام چهار تحلیل اساسی در زمینة مهندسی و هزینه و سود گردید. گزینه اوّل، یک وسیلة هیدروپاور 60 مگاواتی بود که از لحاظ محیط زیست یک منبع انرژی مطمئن به حساب میآمد. ساخت وسیله جدید مستلزم مشاوره و تبادل نظر با گروههای اجتماعی در منطقه بود. فرایند برنامه ریزی برای این وسیله جدید، مصادف با انتصاب ریاست جمهوری جدید بود، که تغییرات عمدهای را در فرایندهای سازمانی و تصمیمگیری بوجود آورد. انتخاب این وسیلة هیدروپاور بدون توجه به اینگونه تغییرات، که بازتاب روشهای مدیریتی و معیارهای رئیس جمهور جدید هستند، علمی و امکانپذیر نخواهد بود. همچنین، همان تغییرات |
شهروندان را موظف و مجبور میکرد که در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند. نشستهای مربوطه تحت الشعاع ماهیگیرانی بود که به شدت نسبت به ساخت این وسیله مخالفت نشان داده بودند. به رغم نتایج مطلوب تحلیلهای مهندسی و سود و هزینه، طرح مزبور منحل شد، زیرا در این تحلیلها به عوامل فردی و سازمانی توجهی نشده بود که خود این مسأله منجربه اضمحلال طرح گردید. * See Ronald D. Brunner, "The Policy Movement as a Policy Problem," in Advances in Policy Studies Science 1950, ed. William N. Dunn and Rita Mae Kelly (New Brunswick, NJ: Transaction Books, 1991),p.157; Gordon H. Lewis. "The Day Care Tangle: Unexpected Outcomes When Programs Interact," Journal of Policy Analysis and Management, 2 (1983), 531-47; and Linestone and others, "The Multiple Perspective Concept," Technological Forecasting and Social Change, 20 (1981), 312-13. |
اطلاعات مرتبط با سیاست
روش شناسی تجزیه و تحلیل سیاستها، اطلاعاتی را فراهم میسازد که در پاسخ به پنج نوع سؤال مفید واقع خواهند شد: ماهیت مشکل چیست؟ چه سیاستهایی در گذشته و حال جهت رسیدگی به مشکلات بنا نهاده شدهاند و نتایج آنها چه بوده است؟ این نتایج تا چه اندازه در رفع مشکلات ارزشمند و مفید بودهاند؟ به منظور حل مشکلات چه گزینه هایی وجود دارد و نتایج آتیِ احتمالی آنها چیست؟ به منظور رفع مشکلات چه گزینه هایی را باید اتخاذ نمود؟ پاسخ به اینگونه سؤالات، اطلاعاتی را پیرامون مشکلات سیاستی، آیندة سیاستها، اقدامات سیاستی، نتایج و پیامدهای سیاست و عملکرد سیاستها فراهم میآورد. در نمودار 1-1، پنج نوع از اطلاعات به صورت مستطیلهای سایهدار نشان داده شده است.
نمودار 1-1 پنج نوع از اطلاعات مرتبط با سیاست
پنج نوع اطلاعات مرتبط با سیاست،
همانگونه که در نمودار 1-1 نشان داده شدهاند، به یکدیگر مرتبط و وابستهاند. فلشهایی
که هر جزء اطلاعاتی را به جزء دیگر پیوند میدهند، بیانگر فرایند دینامیکی است که
از طریق آن نوعی از اطلاعات، با استفاده از شیوههای مناسب مرتبط با سیاست به نوع
دیگر تغییر شکل پیدا میکند
(نمودار2-1). اطلاعات مرتبط با سیاست، پایه و اساسی برای ایجاد انواع بسیاری از
ادعاهای دانشی است که این خود نقطة شروع بحثهای منطقی است که قابلیت پذیرش و قبول
ادعاهای دانشی را به واسطة ایراد، انتقاد یا رد و انکار، مشخص و معین میکند(نک.
فصل4).بحث و جدلهای سیاستی یکی از ابزار مهم و اساسی برای تبدیل اطلاعات به دانش
است-که گاه حتی دانش به خردمندی نیز تبدیل میشود(جدول 4-1).
نمودار 2-1 پنج رویه سیاستی-تحلیلی
جدول 4-1 پیوند کوراسان بیشتر مردم در تشخیص و تمایز بین دادهها، اطلاعات، دانش و خردمندی دچار مشکلات بسیاری خواهند شد بخشی از این مشکل نشأت گرفته از این حقیقت است که این چهار مفهوم از لحاظ شناختی در سطوح مختلفی دستهبندی شدهاند، بطوریکه در این سلسله مراتب پیچیده هر سطحی، سطح قبلی خود را نیز شامل خواهد شد. کارشناسان انفورماتیک، برخی اوقات برای آشکار ساختن ابهامی که بین دادهها، اطلاعات، دانش و خردمندی وجود دارد، از این مثال استفاده میکنند: در پخت نان، دادههایی که به کار میروند، ملکولهای کربن، هیدروژن و اکسیژن هستند. همچنین، اطلاعاتی که ما در دسترس داریم، نشاسته، آرد، آب و مخمر خواهند بود.و زمانیکه ما به مرحلة بعد پا میگذاریم، یعنی زمانیکه از اطلاعات برای پخت نان استفاده میکنیم، دانش را به کار بردهایم. همچنین، به کمک خردمندی میتوان از دانش در پخت یک نان کوراسان خوشمزه استفاده کرد. دادهها، اطلاعات، دانش و خردمندی به یکدیگر مرتبطند. با وجود این، ایجاد و کاربرد دادهها یا اطلاعات سیاستی به مانند ایجاد و استفاده از دانش-یا خردمندی-یکسان نخواهد بود. معیارهای ارزیابی و سنجش موفقیت بوضوح در هر سطح با سطح دیگر متفاوت است. |
رویههای سیاستی-تحلیلی
اگر به تحلیل سیاست به عنوان یک فرایند تحقیق بنگریم، بایستی به تمایز و فرق بین روششناسی، روش و تکنیک پی ببریم. همانطور که دیدیم، روششناسی تحلیل سیاستها در برگیرندة معیارها، قوانین و رویههاست. منتها این معیارها و قوانین هستند که بر روی انتخاب و کاربرد رویهها و برآورد دقیق نتایج آنها تأثیر خواهند گذارند. از اینرو، رویهها پیرو معیارهای پذیرفتگی و ربط سیاست و همچنین تابع دستورالعملها یا قوانین کلی کثرتگرایی انتقادی میباشند؛ نقش رویهها در قالب تولید اطلاعات در زمینة مشکلات سیاست، آیندة سیاستها، اقدامات سیاستی، نتایج سیاست ها و عملکرد سیاست محدود میشود. در ضمن، رویهها هیچگاه به تنهایی دانش مرتبط با سیاست به بار نخواهند آورد.
روششناسی تحلیل سیاست شامل پنج رویه کلی است که برای حل و فصل بیشتر مشکلات استفاده می شوند. این پنج رویه عبارتند از: تعریف، پیشگویی، هنجارگذاری، توصیف و ارزیابی. در تحلیل سیاست به هریک از این رویهها اسامی ویژهای اختصاص یافته است. سازماندهی مشکل (تعریف)، اطلاعاتی را فراهم میسازد که با استفاده از آن میتوان بر یک مشکل سیاستی فائق آمد. پیشبینی، اطلاعاتی را در زمینة نتیجة اتخاذ گزینه های سیاستی در اختیار ما قرار میدهد که ممکن است گاهی اینگونه سیاستگذاری شود که هیچ عملی صورت نگیرد. توصیه (هنجارگذاری)، اطلاعاتی را دربارة ارزش یا اعتبار نسبی اینگونه نتایج آتی در دسترس ما قرار میدهد که به کمک آن میتوان مشکلات را حل و فصل نمود. بازبینی (توصیف)، اطلاعاتی را در مورد نتایج حاصله از گزینه های سیاستی در گذشته و حال ارائه میدهد. ارزیابی، اطلاعاتی را فراهم سازد که پیرامون ارزش یا اعتبار اینگونه نتایج در حل یا کاهش مشکلات است. این پنج رویه سیاستی-تحلیلی به صورت بیضیهای سایهزده شده در نمودار2-1 نشان داده شدهاند.
رویههای پنجگانة تحلیل سیاست، که در نمودار 2-1 نشان داده شدهاند، به مانند ابزاری برای نظم بخشیدن به روشها و شیوههای مخصوص تحلیل سیاست، که در بخش2 مورد بحث قرار گرفتهاند، به کار برده خواهند شد. روشهای تحلیل سیاست، به رویههای کلی گفته میشوند که برای ایجاد و انتقال اطلاعات سیاستی در موقعیتهای مختلف مورد استفاده واقع خواهند شد. به عنوان مثال، در زمینه پیش بینی، دامنة رویههای کلی مزبور گسترده بوده، از روشهای پیش بینی مبتنی بر نظرات خبرگان (روشهای دلفی)تا روشهای مبتنی بر تحلیل چند گونه (مدل سازی علّت و معلولی) و استنباط سریهای زمانی تاریخی، تغییر خواهند یافت. هر یک از این روشها به کمک تکنیکهای مختلفی پشتیبانی میشوند، بدین معنی که، رویههای نسبتاً تخصّصی با برخی از روشهای مخصوص همراه و تلفیق میشود تا به سؤالات محدود شدة بیشتری پاسخ دهد. مثلاً، برای تخمین ارتباط و همبستگی تسلسلی بین دادههای زمانبندی شده نظیر آمار دوربین-واتسون (Durbin-Watson) چندین تکنیک موجود است. به همین منوال، روشهای تحلیل و تجزیة سود و هزینه نیز توسط چند تکنیک مهم مورد تأیید و حمایت واقع خواهند شد که از جملة این تکنیکها رویههایی هستند که برای تخفیف و تنزیل میزان سود و هزینه به ارزش فعلی آنها و محاسبة میزان بازده داخلی طرحها و برنامهها به کار میروند. در مجموع باید گفت که رویههای پنجگانة تحلیل سیاست به واسطة روشها و تکنیکهای مختلفی تأیید و حمایت خواهند شد که در ایجاد و انتقال دانش مرتبط با سیاست مفید هستند. نمودار 3-1 ساختار و چارچوب کاملی را از تحلیل سیاستهای مشکل پرداز نشان خواهد داد که در فصل 3 به تفصیل در مورد آنها بحث شده، در سراسر کتاب نیز به کار رفتهاند.
نمودار 3-1 تحلیل سیاستی مشکل پرداز
فرایند سیاست گذاری
فرایند تحلیل سیاست، مجموعهای از اقدامات عقلانی است که طی فرایندی به انجام رسیدهاند که متشکل از اقدامات لزوماً سیاسی است. این اقدامات سیاسی را میتوان به عنوان فرایند سیاستگذاری قلمداد نمود و آنرا همچون مجموعهای از مراحل زمانبندی شدة به هم مرتبط مجسم کرد: تهیه دستور کار، تدوین و تنظیم سیاست، اتخاذ سیاست، تحقق سیاست، ارزیابی (برآورد) سیاست (جدول1-1). تحلیلگران سیاست ممکن است اطلاعاتی را فراهم سازند که به یک، چند یا تمام مراحل فرایند سیاستگذاری مرتبط باشد که خود این موضوع نیز بستگی به نوع مشکلی دارد که بهرهور تحلیل سیاست با آن مواجه است.
جدول 1-1 مراحل فرایند سیاستگذاری
مرحله |
ویژگیها |
توضیح |
تهیه دستور کار |
مقامات منتصب و منتخب مشکلات را در دستور کار عمومی قرار میدهند. به بسیاری از مشکلات اصلاً پرداخته نخواهد شد و سایر مشکلات نیز پس از تعویقی طولانی بررسی خواهند شد. |
دو تن از نمایندگان مجلس لایحهای را تهیه و به کمیسیون بهداشت و رفاه تقدیم میکنند تا مورد بررسی و تأیید قرار گیرد. لایحه در کمسیون مسکوت میماند و بر روی آن رأی داده نمیشود. |
تنظیم و تدوین سیاست |
مقامات، گزینه های سیاستی را تنظیم میکنند تا به بررسی یک مشکل بپردازند. گزینه های سیاستی به اشکال گوناگونی چون دستورهای اجرایی، حکمهای دادگاه و اقدامات قانونی تجلی خواهند یافت. |
یک دادگاه ایالتی، بر این اساس که گرایش و تعصب آزمونهای استاندارد شدهای نظیر SAT برضد زنان و اقلیتهاست، استفاده از آنها را ممنوع میدارد. |
اتخاذ سیاست |
یک گزینه سیاستی به پشتوانة اکثریت اعضاء مجلس، توافق نظر بین مدیران سازمانها، یا یک حکم دادگاه، اتخاذ میشود. |
در دیوان عالی قضایی، اکثریت تشکیلات قضایی این حق را برای زنان قائل میشوند که آنها سقط جنین انجام دهند. |
تحقق سیاست |
یک سیاست اتخاذ شده، توسط آندسته از واحدهای اجرایی به موقع اجرا گذاشته میشود که برای پیروی از سیاست، منابع مالی و انسانی را با هم بسیج میکنند. |
به منظور تبعیت از قانون جدیدی که بیمارستانها را مجبور به پرداخت مالیات میکند، خزانهدار شهر کارکنان بیشتری را به خدمت میگمارد. |
برآورد سیاست |
واحدهای حسابرسی و حسابداری دولت مشخص خواهند کرد که آیا سازمانهای اجرایی، مجلس قانونگذار و دادگاهها تابع شرایط قانونی سیاست و دستیابی به اهداف آن هستند یا خیر. |
سازمان حسابداری کل برنامههای رفاه اجتماعی نظیر کمک به خانوادههای دارای بچههای وابسته (AFDC) را تحت نظارت و کنترل در خواهد آورد تا به میزان تخطی از رفاه پی ببرد. |
تحلیل سیاست به دنبال ایجاد، برآورد موشکافانه و انتقال دانش سیاستی در یک یا چند مرحله از فرایند سیاستگذاری است. این مراحل بیانگر اقدامات جاری هستند که طی زمان به و قوع میپیوندند. هر مرحلهای به مرحله بعد مرتبط بوده و آخرین مرحله (برآورد سیاست) نیز به مرحله اول (تهیه دستور کار) و مراحل میانی متصل است که نوع این ارتباط به صورت یک چرخه یا دور غیر خطی از اقدامات است.30 کاربرد رویههای تحلیلی سیاست، ممکن است به همراه دانش سیاستی باشد که بطور مستقیم برروی فرضیات، قضاوتهاواقدامات موجود در یک مرحله تأثیر بگذارد، که خود این مسأله نیز به طور غیر مستقیم بر روی عملکرد مراحل بعدی تأثیر خواهد گذارد. اقداماتی که مستلزم به کارگیری رویههای تحلیل سیاست هستند، برای برخی از مراحل فرایند سیاستگذاری، که به صورت مستطیلها(مراحل سیاستگذاری) و بیضیهای سایه زده شده (رویههای سیاستی-تحلیلی) در نمودار 4-1 نشان داده شدهاند، مناسب خواهند بود. کاربردهای تحلیل سیاست به طرق مختلف ممکن است فرایند سیاستگذاری و عملکرد آنرا بهبود بخشند.
نمودار 4-1 تناسب رویه های تحلیل سیاست برای مراحل مختلف سیاستگذاری
سازمان دادن وصورتبندی مشکلات
با سازمان دادن مشکلات میتوان به دانش مرتبط با سیاست دست یافت. چنین دانشی فرضیات اصلی تعریف مشکلات را، که از طریق تهیه دستور کار وارد فرایند سیاستگذاری شدهاند، به چالش می طلبد. سازمان دادن مشکل میتواند به ما در آشکار سازی فرضیات مکتوم، تشخیص علتها، بازنمایی اهداف ممکن، ترکیب نظرات متضاد و طرح انتخابهای سیاستی جدید کمک کند. به عنوان مثال، در اواخر دهة 1980 در ایالات متحده مشکل تعصب نژادی و جنسی هر ساله در قالب حدوداً 20 میلیون آزمون استاندارد به موقع اجرا گذاشته میشد که برای قانونگذاری در دستور کار چندین ایالت قرار میگرفت. در پنسیلوانیا، این فرض که تعصب در آزمون مشکلی است که مستلزم اقدام قانونی میباشد (قانون منع آزمونهای استاندارد)، توسط تحلیلگرانی مورد سؤال قرار گرفت که، پس ازترکیب و ارزشیابی تحقیق موجود پیرامون گرایش آزمون که توسط سهام داران متعددی توصیه شده بود، مشکل را از نو تنظیم و تدوین کردند. اختلافات عمدهای که در نمرههای آزمونی اقلیتها و سفیدپوستان وجود داشت، به عنوان مشکل تعصب آزمون تنظیم نشد، ولی به عنوان شاخصی برای نابرابریهای ناشایستی مشخص گردید که در زمینه فرصتهای آموزشی بین دانش آموزان اقلیت و سیاه پوست وجود دارد. پیشنهادی که شد این بود که به طور مستمر از آزمونهای استاندارد استفاده شود تا اینگونه نابرابریهای غیر موجه نظارت و تعدیل گردند.31
پیش بینی
با استفاده از پیش بینی میتوان به دانش سیاستگذاری در زمینة روند حوادث در آینده دست یافت که ممکن است در نتیجة گزینه های اتخاذ شده (نظیر انجام ندادن هیچ کاری)بوقوع بپیوندند؛ این گزینه ها در مرحلة تدوین و تنظیم سیاست مورد توجه و ملاحظه واقع خواهند شد. به کمک پیش بینی میتوان ظرفیت ها,آیندههای قابل قبول و تجویزی را بررسی کرد، به نتایج سیاستهای موجود و پیشنهادی پیبرد، محدودیتهایی را که ممکن است در آینده در مورد دستیابی به اهداف وجود داشته باشند، مشخص کرد و احتمالات سیاسی (حمایت و مخالفت) انتخابهای مختلف را حدس زد. به عنوان مثال تحلیلگران ادارة امور مالی سازمان بهداشت با استفاده از روشهای پیش بینی (تخمین آماری) برآورد نمودهاند که در صورتیکه دولت درآمد اضافی کسب نکند، بودجة سپرده برای تأمین خدمات درمانی سالخوردگان تا سال 2005 به اتمام خواهد رسید. چنانچه در زمینة مراقبتهای بهداشتی ابتکار عمل جدید سیاستی به کار بسته نشود بایستی در سال 2005 مقرری تأمین خدمات درمانی سالخوردگان تا 46 میلیارد دلار کاسته شود، و سر انجام ضرورت ایجاب میکند که 50 در صد این برنامه کنار گذاشته شود. در همین حین، این احتمال نیز وجود دارد که به شمار آندسته از افرادیکه از بیمه اجتماعی برخوردار نیستند (33 تا 38 میلیون نفر)، افزوده شود.32
توصیه
توصیه دانش مرتبط با سیاستی است که در زمینه سود و هزینة گزینه هایی است که نتایج آتی آنها از طریق پیش بینی برآورد شده باشد و بدین ترتیب به سیاستگذاران در مرحلة اتخاذ سیاست کمک خواهد کرد. به کمک توصیه میتوان به میزان حوادث ناگوار و غیر قابل پیش بینی پیبرد، عوامل بیرونی و ناخواسته را تشخیص داد، معیار انجام انتخابها را مشخص نمود و مسئولیتهای اجرایی را برای تحقّق سیاستها معین کرد. به عنوان مثال، توصیههای تغییر قوانین سرعت (حداکثر مجاز سرعت عمومی) بیشتر به هزینه برای جلوگیری از میزان مرگ و میر ناگهانی که براثر سرعت بیش از 55 و 65 مایل بر ساعت بوقوع میپیوندند، توجه داشتهاند. براساس یک توصیه، که مبتنی بر این نتیجه گیری است که میزان سرعت 55 مایل برسرعت، از 2تا 3 در صد از میزان مرگ و میر نخواهد کاست، اینگونه پیشنهاد میشود که بودجه موجود صرف پاکسازی هوا از آلودگی،و دیگر اقدامات پیشگیرانه برای ایمنی و سلامتی شود.33 تا سال1990 حدود 40 ایالت قانون حداکثر سرعت مجاز 55 مایل بر سرعت را کنار گذاشتند.
باز بینی
بازبینی دانش مرتبط با سیاستی را که در زمینة نتایج سیاستگذاریهای اتخاذ شده پیشین است در اختیار سیاستگذاران قرار خواهد داد و بدین ترتیب به آنها در مرحله تحقق و اجرای سیاست کمک خواهد کرد. بسیاری از سازمانها به طور مرتب نتایج و تأثیرات سیاستها را باز بینی و نظارت میکنند که این باز بینی بهوسیلة شاخصهای سیاستی مختلفی در زمینههای سلامت، آموزش، مسکن، رفاه، جرم و علم و فنآوری صورت میگیرد.34 به کمک باز بینی میتوان به میزان پیروی پیبرد، پیامدهای ناخواستة سیاستگذاریها و برنامهریزیها را آشکار ساخت، موانع و حدوحصرهای اجرایی را تشخیص داد، و منبع مسئول انحراف سیاستها را معین کرد. به عنوان مثال، اخیراً تحلیلگران ادارة سرشماری بر روی سیاستهای رفاه اقتصادی و اجتماعی ایالات متحده نظارت و بازبینی داشتند. نتیجه تحلیل آنها این بود که در آمد متوسط واقعی خانوادهها در ایالات متحده بین سالهای 1969 و 1989 تنها 2 درصد افزایش داشته است. طی همان دوره، سهم در آمد ملی طبقة مرفه (یک پنجم جامعه) از 43 درصد به 7/46 درصد افزایش داشته است. تمام اقشار دیگر جامعه با کاهش درآمد مواجه شده بودند و بدین ترتیب طی بیست سال اخیر نابرابری در آمدها به طور چشمگیری افزایش یافت، طبقه متوسط جامعه ضعیفتر شد و استانداردهای معیشت نیز کاهش یافت.35
ارزیابی
ارزیابی، دانش مرتبط با سیاستی را در پیش روی سیاستگذاران قرار میدهد که در زمینة تفاوت بین عملکرد سیاستهای مورد انتظار و واقعی است و بدینسان به آنها در مرحله برآورد سیاست فرایند سیاستگذاری یاری خواهد رساند. با استفاده از بازبینی میتوان علاوه بر تعیین میزان کاهش مشکلات، ارزشهای موجود در یک سیاستگذاری را نیز نقد و بررسی کرد. یک نمونه جالب در زمینة ارزیابی، تحلیلی است که با به زیر سؤال بردن شیوههای اساسی استدلال فنی، که پایه و اساس سیاست های زیست محیطی را در جامعة اروپا و دیگر نقاط دنیا تشکیل میدهند، ارزش ها را به بوته نقد، بررسی و بحث بگذارد.36
فرایند ارتباط سیاست
تحلیل سیاستها نقطه آغاز (نه پایان) کارهایی است که به منظور بهبود بخشیدن به فرایند سیاستگذاری و پیامدهای آن صورت میگیرد. به همین خاطر است که در تعریف "تجزیه و تحلیل سیاست" علاوه بر ایجاد و برآورد نقادانة دانش سیاست، ارتباط و انتقال دانش مرتبط سیاستی نیز گنجانده شده است. به طور قطع، کیفیت تحلیل سیاست به طور بالقوه در بهبود و اصلاح سیاستها و نتایج آنها لازم و ضروری است. اما با این وصف تحلیل سیاست لزوماً توسط افراد ذینفع مورد استفاده قرار نمیگیرد، و حتی زمانیکه از تحلیل سیاستها بهره برداری شد، این امر ضمانتی برای سیاستگذاریهای بهتر نیست. در حقیقت، بیشتر اوقات بین انجام تحلیل سیاست و بهرهگیری از آن در فرایند سیاستگذاری، فاصلة بسیاری وجود دارد این فاصله و خلأ را میتوان در قالب مشکلاتی مجسم کرد که یک کارخانه چوب بری، که دارای ضعف مدیریت است، با آن مواجه است (جدول 5-1).
جدول 5-1 کارخانه چوب بریِ ضعیف اداره شده "پژوهشگران علوم اجتماعی به جنگلی از دانش رفته، درختی خوب و تنومند را بریده و نتیجة عمل خوب خود را به یکدیگر نشان میدادند. تعدادی چوب برِِ جسور کندهها را داخل رودخانه کشانده و آنها را با قایق به پایین رودخانه میبردند (آنها این عمل را ‘پخش’ مینامند). در جایی پایین رودخانه متخصصان، شرکتهای ساختمانی ایجاد کرده اند. آنها برآنند تا با استفاده از کندههایی که به این سمت رودخانه آورده شده، خانههایی موقتی درست کنند، اما آنها برای چنین کاری با کمبود شدید الوار، در اندازه و اشکال مختلف، روبرو هستند. مشکل اینجاست که یک نفر فراموش کرده که کارخانهای بسازد که کندهها را به الوارهایی با اندازههای قابل استفاده تبدیل کند. در یک طرف این مجموعه کندهها برروی هم انباشته میشد و در طرف دیگر نیز شرکتهای ساختمانی بیبهره بودند . …برای قطع درختان جنگل، هم حمایت دولت و هم حمایت سازمانها وجود داشت. ضمناً شرکتهای ساختمانی نیز به نوعی از حمایت و پشتیبانی برخوردار بودند. با وجود این، میتوان گفت که تقریباً هیچ گونه اقدامی برای برنامهریزی و ادارة کارخانه صورت نمیگرفت."* * Jack Rothman, Social R&D: Research and Development in the Human Services (Englewood Cliffs,N): Prentice Hall, 1980), p.16. |
انتقال دانش مرتبط باسیاست را میتوان به عنوان یک فرایند چهار مرحلهای در نظر گرفت که عبارتند از: تحلیل سیاست، توسعة اطلاعات، ارتباط دو سویه و بهرهگیری از دانش. همانطور که در نمودار 5-1 نشان داده شده است، تحلیل سیاست برمبنای در خواست اطلاعات یا توصیه از سهام دارانی آغاز میشود که در مراحل مختلف فرایند سیاستگذاری(که در قسمت قبل در مورد آن بحث شد) قرار دارند. در پاسخ به اینگونه در خواستها، تحلیلگران سیاست دانشی را تولید و برآورد نقادانه میکنند که به مشکلات سیاست، آینده سیاستها، اقدامات سیاستی، پیامدهای سیاستها و عملکرد سیاستها مرتبط است. با این همه، برای آنکه چنین دانشی انتقال یابد، تحلیلگران اسناد سیاستی مختلفی-یاد داشتهای سیاست، مقالات موضوعات سیاستی، چکیدههای اجرایی، پیوستها و پخش اخبار-را نیز توسعه خواهند داد. این اسناد هر یک به نوبة خود همچون اصلی برای شیوههای متعدد برقراری ارتباط دو سویه به کار خواهند رفت که این ارتباطهای دو سویه می توانند به شکل گفتگوها، کنفراسها،نشستها، جلسات توجیهی، شنودهای رسمی و دیگر انحاء ارائه شفاهی باشند. هدف از توسعة اسناد سیاستی و انجام ارائههای شفاهی آنست که سهامدارانی که در مراحل مختلف فرایند سیاست گذاری قرار دارند، بیشتر بتوانند از دانش و بحث آزاد بهره ببرند.
نمودار 5-1 فرآیند ارتباط سیاست
خط تیره در نمودار 5-1 بیانگر آن است که تأثیر گذاری تحلیلگران برروی فرایند بهرهگیری از دانش، کم و غیر مستقیم است. خطوط دیگر نشان میدهند که تحلیلگران به طور مستقیم برروی قابلیت پذیرش و اعتبار تصمیمگیریها و توصیههایی تأثیر میگذارند که با به کارگیری رویه های تحلیل سیاست، و شکل، بافت و فراخوری اسناد و ارائههای سیاستی به دست آمدهاند.
اسناد مرتبط با سیاست
دانش و مهارتهایی که برای انجام تحلیل سیاست مناسب است، مشخصاً با دانشی که برای توسعة اسناد مرتبط با سیاست مورد نیاز است، متفاوت است (نک. به پیوستهای 1 تا 4). توسعة اسناد سیاستی-منظور اسنادی است که شامل دانش قابل استفادهاند-مستلزم دانش و مهارت در زمینههای ترکیب، نظم بخشیدن، برگرداندن، سادهکردن،نمایشدادن و خلاصه کردن اطلاعات است.
ترکیب.تحلیلگران معمولاً از صدها صحفه گزارش، روزنامه و مقالات مجلهای قبلاً به چاپ رسیده، خلاصه یاداشتهای مصاحبهها با افراد مطلع یا سهام داران اصلی، رونوشتهای قوانین موجود، مدل و جداول آماری استفاده میکنند. بر اساس رهنمودهای مثلث بندی، این اطلاعات باید به اسنادی تبدیل شوند که تعداد صفحات آنها از سه صفحه (یادداشتهای سیاستی) تا 10 الی 20 صفحه (مقالات موضوعات سیاستی) متغیر است. از این گذشته، اطلاعات باید به هنگام تهیة خلاصة مقالات سیاستی (چکیدههای اجرایی)، یا مطالب مناسب برای رسانهها (پخش خبر)، با هم ترکیب شوند.
سازمان مندی. تحلیلگران باید قادر باشند تا اطلاعات را به شکلی منسجم، هماهنگ و مقرون به صرفه به نظم درآورند. گرچه"مثلثبندی اطلاعات" به معنای گوناگونی در سبک، مضمون و طول اسناد سیاستی است، اما معمولا این اسناد دارای عناصر مشترک ویژهای هستند که عبارتند از: دید اجمالی یا خلاصه، سابقة اقداماتی که برای حل مشکل صورت گرفته، تشخیص حوزه، شدت و علتهای مشکل، شناسایی و ارزیابی راه حلهای جایگزین برای مشکل، توصیة انجام اقداماتی که ممکن است به رفع مشکل یاری برساند. مقالات "موضوعات سیاستی"، در مقایسه با یادداشتهای سیاستی، معمولاً دارای عناصر بیشتری هستند که از جمله میتوان به جداول و نمودارهایی اشاره کرد که قسمت اصلی مقالات سیاستی و پیوستهای فنی را تشکیل میدهند.
برگرداندن. اصطلاحات و رویههای تحلیل سیاست باید به زبان سهام داران سیاستها برگردانده شود. در بسیاری از موارد این امر متضّمن تبدیل مفاهیم مبهم نظری و روشهای تحلیلی و آماری به زبانی است که توسط افراد غیر متخصص به کار میرود. از آنجا که ممکن است کارشناسان مشکلات نیز جزء خوانندگان قرار گیرند (مثلاً تحلیلگران و متخصصان دیگر)، می توان شرح مبسوطی از مفاهیم نظری و روشهای تحلیلی و آماری را در پیوستهای مقالات سیاستی و دیگر اسناد کمکی گنجاند.
ساده سازی. در اغلب اوقات دامنة راه حلهای ممکن برای مشکل گسترده بوده و این راه حلها پیچیده و به یکدیگر مرتبط هستند. بیشک تعداد ترکیب ها و گزینه ها، معیارها و احتمالاً پیامدهای سیاستی از یکصد هم فراتر خواهد رفت. در چنین مواردی، میتوان گزینه ها را با تبدیل مجموعه انتخابهای بزرگتر به مجموعه انتخابهای مهم و راهبردی کوچکتر, ساده کرد که این عمل به صورت ماتریس نمایش داده میشود.37 علاوه بر این، سادهسازی روابط پیچیدة کمّی میتواند با برگزیدن زبانهای عادی، که معرّف مقادیر کمّی هستند، انجام شود.38
نمایشهای بصری. با دسترسی به آثار گرافیکی از طریق رایانههای پیشرفته و کاربرآشنا، امکان برقراری ارتباطهای مؤثر و بصری به طور چشمگیری افزایش یافته است. نمایش بصری اطلاعات کمّی-نمودارهای میلهای، نمودارهای ستونی، نمودارهای دایرهای، منحنیهای خطی، نقشههای جعیت شناختی-ابزار مهمی برای برقراری ارتباطهای سیاستی به شمار میروند.39
چکیدهها.سیاستگذاران با وجود دستورکارهای بسیار زیاد، با محدودیتهای شدید زمانی روبرو هستند، به طوریکه در روز بیش از چند دقیقه فرصت مطالعه نخواهد یافت.40 با وجود اینگونه محدودیتها، بسیار بعید به نظر میرسد که سیاستگذاران بتوانند بیش از یک مقالة کامل سیاستی، چیزی در زمینة چکیدههای اجرایی یا یادداشتهای فشرده بخوانند. برای برقراری ارتباط سیاستی مؤثر، داشتن مهارت در تهیة چکیدهها امری واجب و ضروری محسوب میشود (نک.به پیوست 2).
مقالة "موضوعات سیاستی"، جامعترین و مفصلترین سندی است که ممکن است به دست یک تحلیلگر شکل بگیرد. معمولاً یک مقالة سیاستی به بسیاری از چنین پرسش هایی خواهد پرداخت: به چه روشهایی میتوان مشکل سیاستی را تنظیم و تدوین نمود؟ شدت و حوزة مشکل تا چه اندازه است؟ مشکل تا چه حد نیاز به اقدام عمومی دارد؟ اگر اقدامی صورت نگیرد، مشکل طی ماهها و سالهای بعد به چه شکل تغییر خواهد کرد؟ آیا واحدهای دولتی دیگر به این مشکل پرداختهاند، واگر چنین است، نتایج آن بررسی چه بوده است؟ چه اهداف و مقاصدی را برای حل مشکل بایستی دنبال کرد؟ برای دستیابی به اینگونه اهداف و مقاصد چه گزینه های سیاستی عمدهای در دسترس هستند؟ برای ارزیابی عملکرد این گزینه ها از چه معیارهایی باید استفاده کرد؟ چه گزینه یا گزینه هایی باید اتخاذ و اجرا شوند؟ چگونه سیاست بازبینی و ارزیابی خواهد شد؟
به ندرت از تحلیلگران خواسته می شود که به تمامی این پرسشها پاسخ گویند. در عوض، تقاضایی که معمولاً از آنها میشود آنست که مجموعة کوچکتری از این پرسشها را بررسی کنند که در یک یا چند مرحله از فرایند سیاستگذاری مطرح هستند. به عنوان مثال از آنها انتظار می رود که پاسخگوی پرسشهایی در زمینة سود، هزینه و دستیابی به خدمات پزشکی در آینده باشند که از مراحل تدوین یا تهیه دستورکار سرچشمه میگیرند. لازم به تذکر است که مقالات "موضوعات سیاستی" کمتر درخواست میشوند و به نسبت بیشتر یادداشتها یا خلاصههای سیاستی مورد تقاضا هستند که تعداد صفحات آنها بین یک تا چند صفحه متغیر است. با این همه، در یادداشتهای خلاصههای سیاست، ترکیبی از محتوا، نتیجهگیری و توصیههای مقالات سیاستی مختلف، گزارشهای تحقیقی و دیگر اسناد و مدارک موجود است. معمولاً در پخش اخبار به خوبی نتیجهگیریها و توصیههای مقالات سیاستی مهم خلاصه شده است.
تعدّد و کثرت اسناد سیاستی توجه را به این حقیقت معطوف میسازد که با استفاده از روشهای گوناگونی میتوان بر اساس یک تحلیل سیاستی، نوشته های مناسبی را پروراند. علاوه بر این، خوانندگان گوناگونی نیز برای اطلاعات سیاستی بدست آمده از اسناد مختلف وجود دارند. در بیشتر اوقات "بهرهور" مستقیم (کارفرما) تنها یک نوع خواننده است و برقراری ارتباط مؤثر مستلزم آن است که تحلیلگران اسناد مختلفی را برای خوانندگان مختلف بسط دهند، بدین سان, آنها بایستی به فرصتهایی برای بهبود و اصلاح سیاستها بیندیشند. ملتسنِر (Meltsner) به ایجاز در این باره می گوید:"دقیق اندیشیدن در زمینة ترکیب خوانندگان، برای برقراری ارتباط موثر امری ضروری است. انتخاب خواننده چیزی نیست که صرفاً محدود به بهره ور فوری شود… بهرهوران بسیاری وجود دارند که میتوان به آنها دست یافت؛ به برخی از آنها در محیط پیرامون، به برخی در نقاط دور افتاده و به برخی دیگر نیز در آینده میتوان دست یافت، با این همه، تمامی آنها بخشی از خوانندگان بالقوه به شمار میروند."41به عنوان مثال، زمانیکه آمادگی پخش خبر بر اساس رویه های موجود استاندارد مجاز شناخته شد، پخش خبر مناسبترین وسیله برای دستیابی به گروههای سهام دار از ناحیه عامة مردم است.42 یک مقاله "موضوعات سیاستی" اینگونه نیست. با وجود این، اگر هدف برقراری ارتباط با بهرهور فوری باشد، احتمالاً "چکیدة اجرایی" یا "یادداشت سیاستی" مؤثرترین راهکار است. بنابراین، قابل استفاده بودن دانش بدست آمده از یک سند سیاستی تحت تأثیر ویژگیهای سهامدارانی است که خوانندگان تحلیل سیاست هستند و همچنین تحت نفوذ شرایطی است که در آن سهامداران بر فرآیند سیاستگذاری تأثیر میگذارند یا از آن تأثیر میپذیرند.
نحوههای ارایه سیاست
همانگونه که رویههای تحلیل سیاستی با رویه های بسط و انتشار اسناد سیاستی فرق دارند، رویههای توسعه اینگونه اسناد نیز با رویههای انتقال و ارتباط دادن آنها متفاوت است. یکی از روشهای متداول و مرسوم برای برقرای ارتباط، پست است. با استفاده از این روش غیر شخصی میتوان نسخه و رونوشتهای اصلی یک سند مرتبط با سیاست را انتقال داد. اِشکال و ضعف عمدة این روش، وجود این احتمال است که پس از آنکه سند به دست افراد ذنیفع مورد نظر رسید، مورد بیتوجهی و غفلت واقع شود. احتمال به کارگیری و استفاده زمانی افزایش مییابد که محتوای اسناد سیاستی از طریق ارائهها و نمایشهای سیاستی انتقال یابد. گونه های ارائة سیاستی (گفتگوها، کنفرانسها، جلسات توجیهی، نشستها، شنودها) روش دوسویهای را برای برقراری ارتباط بوجود خواهند آورد که کاملاً با به کارگیری دانش سیاستی مرتبط است. 43
برای انجام نمایشهای شفاهی هیچگونه قواعد مدونی موجود نیست. ولی تجربه ثابت کرده است که برای برقراری ارتباط سیاستی مؤثر شماری از دستورالعملهای عمومی مهم اند (نک.پیوست5). این دستورالعملها، شیوههای متعددی را برای برقراری ارتباط معرفی خواهند کرد که برای اتفاقات مختلفی که در موقعیتهای عملی پیچیده رخ خواهند داد، مناسب خواهند بود. از میان اینگونه اتفاقات و پیشامدها میتوان به این موارد اشاره کرد: اندازه گروه، تعداد متخصصانی که به مشکل خواهند پرداخت، آشنایی اعضاء گروه با روشهایی که در تحلیل به کار میرود، قابل قبول بودن و اعتبار تحلیلگر برای گروه، و میزان اهمیت ارائه و نمایش برای سیاستگذاریهایی که تحت بررسی جدی قرار دارند. در چنین شرایطی، راهبردهای متعددی برای برقراری ارتباط ضروری است: "هیچ سیاستگذار مطلقی" وجود ندارد که همان استانداردهای برآورد ("آزمونهای حقیقی") را برای ارزیابی قابلیت پذیرش،ارتباط و قابل استفاده بودن تحلیل سیاستی به کار برد. برقراری ارتباط سیاستی موثر منوط به آن است که شیوههای برقراری ارتباط با ویژگیهای مخاطبان تحلیل سیاست سازگاری داشته باشد.(جدول6-1).
جدول6-1 ارتباط مشروط گاه نمایشهای سیاستی تحت شرایطی انجام میشوند که شدیداً از روشهای تحلیلی، استدلالها و عقاید راسخ تحلیلگر، به عنوان یک منبع دانش سیاستی، استفاده میشود. اما در بیشتر اوقات تحلیلهای سیاست برای گروههایی به نمایش گذارده میشود که تخصص کمی در زمینه مشکل دارند، نسبت به روشهای تحلیل سیاست آشنایی بسیار کمی دارند، اعتماد و اطمینان کمی به تحلیلگران و استدلالهای آنها دارند، و زمان کمی برای نشستهایی دارند که ممکن است در تصمیمات عمدة سیاستی، که قبلاً تحت بررسی بودهاند، تأثیر گذار باشند. در چنین شرایطی، چه راه بردهای ارتباطی میتوانند موثر واقع شوند؟* · اطمینان حاصل کنید که نمایش مزبور پاسخگوی نیازهای تصمیم گیران اصلی خواهد بود و گوناگونی مخاطبان را مد نظر قرار خواهد داد. · از دادن بیش از اندازة اطلاعات جزئی بپرهیزید. · بر روی نتیجه· گیری· ها تمرکز داشته باشید و تنها در صورتی که نیاز به تأیید و تصدیق نتیجه· گیری· ها باشد،· از فن گرافیک برای نشان· دادن داده· ها استفاده کرده،· در مورد روش· ها بحث کنید. · دلایل عدم اعتبارخود را مشخص کنید و راهبردی را برای فائق آمدن بر این مشکل برگزینید-به عنوان مثال،· ترتیبی اتخاذ کنید که توسط همکارمعتبری معرفی شوید و یا همچون جزئی از یک گروه تلقی گردید. · نسبت به محدودیت· های زمانی و این احتمال که گروه متعهد به انجام اقدامی است،· حساس باشید.حامیان خود را در برابر کسانی قرار دهید که انتظار می· رود عکس· العملهای منفی نشان می دهند. · مطالب خود را اولویت بندی کنید.آن نکاتی را که برای تصمیم گروه بسیار مهم به شمار می· روند،· ارائه دهید. *Adopted From Version 2.0 Presentation Planner, a Software Package developed by Eastman Technology, Inc. and distributed by the software Butler, Inc. See Appendix 5. |
کاربردهای دانش مرتبط با سیاست
هدف از تحلیل سیاست آن است که سیاستها از طریق ایجاد، برآورد نقادانه و انتقال دانش سیاستی، بهبود یابند. با این همه، بهبود و اصلاح سیاستها نیاز به آن دارد که سیاستگذاران چنین دانشی را به کار برند که خود این موضوع فرایند پیچیدهای است که از اشتراک سه بعد اساسی به کارگیری دانش بوجود آمده است.44
ترکیب استفاده کنندگان. علاوه بر سازمانها، ادارهها و هیأتهای قانون گذاری, افراد نیز از تحلیل سیاست استفاده میکنند. زمانیکه به کارگیری تحلیل سیاستی مستلزم سود (یا زیان) در استفاده از دانش برای تصمیم گیری باشد، فرایند به کارگیری دانش، یک حالت تصمیمگیری فردی را بوجود خواهدآورد.45در مقایسه، زمانیکه فرایند کاربرد مستلزم روشنگری عمومی یا یادگیری گروهی باشد، کاربرد دانش سیاستی حالتی از تصمیمات گروهی به حساب میآید.46
اثرات کاربرد. کاربرد تحلیل سیاستی علاوه براثرات رفتاری اثرات شناختی نیز دارد.اثرات فکری شامل کاربرد تحلیل سیاستی برای اندیشیدن در مورد مشکلات و راه حلها است (کاربرد فکری)، و یا با متوسل شدن به نفوذ و اقتدار کارشناسان، به نحوة بیان و تدوین مشکلات و راه حلها جنبة قانونی میدهد (کاربرد نمادین). در مقایسه، در اثرات رفتاری از تحلیل سیاستی به عنوان ابزار یا وسیلهای برای انجام اعمال یا اقدامات سیاستگذاری استفاده میشود (کاربرد ابزاری).47 کاربردهای فکری و رفتاری دانش مرتبط با سیاست، هم در بین استفاده کنندگان فردی و هم در بین استفاده کنندگان گروهی مشاهده میشود.
حوزة دانش کاربردی. حوزة دانشی که سیاستگذاران از آن استفاده میکنند از سطح اختصاصی تا عمومی متغیر است. دامنة استفاده از "نظرات بسیار رایج" عمومی بوده و حال آنکه استفاده از یک توصیه مخصوص سیاستی، اختصاصی است (کاربرد اختصاصی).48 دانشی که حوزة آن متفاوت است توسط افراد و گروهها مورد استفاده قرار میگیرد و علاوه بر اثرات رفتاری دارای اثرات فکری نیز خواهد بود.
این سه بعد کاربرد دانش لازم و ملزوم یکدیگرند. همانگونه که در فصل 9 مشاهده خواهیم کرد، فصل اشتراک بین این سهبعد- ترکیب، اثرات، حوزه- اصلی را برای تخمین و بهبود نقش تحلیل سیاستی و تأثیر آن برروی فرایند سیاستگذاری، ارائه خواهد داد.
باید خاطر نشان کرد که هدف از بهبود نقش تحلیل سیاستی، برنامهای احمقانه برای بوجود آوردن یک گزینه "فن سالارانه" نیست، بطوریکه با استناد به مأخذ دانش بخواهد موفقیت آنرا موجه جلوه دهد و به دنبال آن باشد که نظرات مقامات منتخب و منتصب و افرادی را که آنها موظف به رسیدگی به مشکلاتشان هستند، تغییر دهد. برعکس، بینشی که از تحلیل سیاستی در کل این کتاب وجود دارد، به گونهای است که به تحلیلگران سیاست به عنوان اعضاء یکی از گروههای پیشتاز فنی در جامعة امروزی مینگرد49، که یادگیری فکورانة فردی و گروهی را به عنوان ابزاری برای بهبود سیاست عمومی، ترویج میدهد. قطع نظر از ارزش و فایدهای که محدود کردن اقتدار سیاسی تحلیلگران سیاست (و دیگران کارشناسان علوم اجتماعی کاربردی) در جوامع علناً دموکراتیک دارد، میتوان گفت که حرکت به سوی تسلط سیاسی فن سالارانه میتوانست بوسیلة ضعفهای شناختی، فرایندهای پراکندة تصمیمگیری، سیستمهای پیچیدة تعبیر و بینظمیهای سازمان یافته بوجود آید.50 در واقع ، همانگونه که در فصل 2 خواهیم دید، تحول و رشد تاریخی علوم اجتماعی کاربردی نشان میدهد که در بیشتر اوقات تحلیل سیاستی نقش آموزنده تر و مهمتری را نسبت به ارائه راهنمایی سیاسی فن سالارانه، ایفا کرده است. به طور خلاصه میتوان گفت که هدف از تحلیل سیاست آنست که روند بهبود و اصلاح سیاست را با ایجاد، بر آورد نقادانه و انتقال دانش سیاستی تسهیل کند و این هدفی است که برای ترویج یادگیری فردی و گروهی از طریق گفتمان و مذاکره، منظور شده است.
خلاصه
در این فصل به اجمال در مورد روش شناسی تحلیل سیاست و نقش ، هدف و کارکرد آن در فرایند سیاست گذاری صحبت شده است. اکنون شما باید بتوانید که در مورد اصول و کلیات زیر بحث کنید:
1- انتقال و کاربرد دانش مرتبط با سیاست برای عمل و نظریة تحلیل سیاستی مهم قلمداد می شود. تنها زمانیکه دانش فرایند سیاستگذاری به آن فرایند انتقال یابد، سهام داران می توانند از دانش برای بهبود سیاستهای عمومی استفاده کنند.
2-روششناسی تحلیل سیاستی از معیارها، قواعد و رویههایی تشکیل شده تا دانش مرتبط با سیاست، تولید، ارزیابی موشکافانه و منتقل شود. روششناسی تحلیل سیاست شامل چند ویژگی اساسی است: علاوه بر حل مشکلات، آنها را تنظیم نیز میکند، علاوه بر بررسی و تحقیق ارزشی-انتقادی به بررسی توصیفی نیز میپردازد، و به دنبال بهتر کردن بازده انتخابها در بین گزینه های مختلف سیاستی است.
3- دانش به عنوان عقیده ای تعریف می شود که از نظر عقلانی صحیح باشد و امر مسلّمی نیست. احتمالات آماری در ایجاد اعتبار ادعاهای دانشی، نقشی ثانوی و پشتیبان ایفا میکنند.
4- رشد و تکامل تحلیل سیاستی طی 50 سال گذشته، باعث شده تا در مورد یک روششناسی مناسب، اتفاق نظر کلی بوجود آید. این موضوع در موارد زیر مشهود است: تغییرات تاریخی که به خاطر انجام تحقیق پیرامون مشکلات اجتماعی بوجود آمده اند، نارضایتی در مورد اثباتگرایی منطقی به عنوان یک نظریة دانش، و پاسخگویی به درس های آموخته شده از تحقیق هایی که در زمان "جامعة بزرگ" پیرامون برنامه های اجتماعی انجام شدهاند.
5- بر اساس اینگونه تجربیات، روش شناسی تحلیل سیاست از یک سری رشتههای علوم اجتماعی فردی به ترکیبی از چند رشته تبدیل شده که کثرتگرایی انتقادی نامیده میشود. کثرتگرایی انتقادی مبتنی بر اصل مثلث بندی و چند دستور العمل و قاعده مهم است که عبارتند از: عملکرد باوری چندگانه، تحقیق چند روشی، ترکیب تحلیلی چندگانه، تحلیل چندگونه، تحلیل سهام داران مختلف،تحلیل چند بعدی و ارتباطات چند رسانهای. نیازی نیست که تمامی دستورالعمل ها در هر تحلیل سیاستی مراعات شوند.
6- تحلیل گران سیاست پنج نوع اطلاعات را ارائه خواهند داد: مشکلات سیاستها، آینده سیاست ها، اقدامات سیاسی، پیامد سیاست ها و عملکرد سیاست. اطلاعات پنج دستة مذکور با استفاده از پنج رویة سیاستی - تحلیل بدست خواهد آمد: سازمان دهی مشکل، پیش بینی، توصیه، بازبینی و ارزیابی. این رویههای پنجگانة تحلیل سیاستی باروشها و تکنیکهای مخصوصی مرتبط هستند که در تولید انواع خاصی از اطلاعات مفید و موثر خواهند بود. اطلاعات، اصل و مبنای آندسته از ادعاهای دانشی را تشکیل میدهند که پس از مقاومت نشان دادن در برابر انتقادات، چالش ها و انکار و تکذیبها در جریان جر و بحث های سیاستی، به دانش (عقیدة صحیح عقلانی) تبدیل میشوند.
7- تحلیل سیاستی یک فعالیت عقلانی است که در طول یک فرایند سیاسی به انجام میرسد. این فرایند را میتوان به عنوان یک فرایند سیاست گذاری مجسم کرد که دارای پنج مرحلة اساسی است: تهیه دستور کار، تنظیم و تدوین سیاست، اقتباس سیاست، تحقق و اجرای سیاست، و برآوردسیاست. رویه های مخصوص تحلیل سیاست، برای بوجود آوردن اطلاعات در مراحل مخصوص فرایند سیاستگذاری مناسب خواهند بود.
8- تحلیل سیاستی نقطه شروع (نه پایان )اقداماتی است که به منظور بهبود بخشیدن به فرایند سیاستگذاری صورت میگیرد.قبل از آنکه اطلاعات سیاستی توسط ذینفعان خاصی مورد استفاده قرار گیرد، باید به اسناد سیاستی تبدیل و از طریق ارائههای مختلف انتقال یابد.کل فرایند انتقال سیاست دارای چهار مرحله است: تحلیل سیاست، بسط اطلاعات، ارتباط دو سویه و بهرهگیری از دانش. مهارتهای لازم برای ایجاد اسناد سیاستی و ارائة نمایشهای شفاهی، کاملاً با مهارت های مورد نیاز برای انجام تحلیل سیاست متفاوت است.
9- استفادة سهام داران سیاستی از دانش، فرایند پیچیده ای است که مستلزم وجود ارتباط متقابل بین سه بعد است: ترکیب استفاده کنندگان، اثرات کاربرد و حوزة دانش مورد استفاده. فصل اشتراک بین این سه بعد، اصلی را معرفی خواهد کرد که در برآورد و بهبود نقش تحلیل سیاستی در فرایند سیاست گذاری به کار خواهد آمد.
10-در تحلیل سیاستی سعی بر آن نیست که با بوجود آوردن فنون خاصی امور سیاسی تغییریابند. این هدف نه تنها برای دموکراسیها ناخوشایند است؛ بلکه بعید به نظر میرسد که مورد نظر سازمانهایی باشد که دارای اشکال مختلف ضعف شناخت، تصمیمگیریهای پراکنده، سیستمهای پیچیده تعبیر، و بینظمی سازمان یافته هستند.
11- به منظور ترویج و تشویق استفاده از دانش سیاستی، در تحلیل سیاست کوشیده میشود تا یادگیری فردی و گروهی، از جمله بهبود سیاستها، از طریق برقراری ارتباط باز و گفتگوی عمومی تسهیل شود.
واژه نامه
کثرت گرایی انتقادی: روشی است برای تحلیل سیاستی (و علوم اجتماعی) که بر پایة مثلث بندی (راه بردی برای بهبود بخشیدن به دانش سیاسی)، بنا نهاده شده است.کثرت گرایی انتقادی، پاسخگوی نقاط ضعف اثبات گرایی منطقی است و سفارش میکند که از ابعاد متعدد، روشهای مختلف، اقدامات چندگانه، منابع دادهای چندگانه و رسانههای ارتباطی متعدد، استفاده شود.
تحلیل توصیفی سیاست: به بعدی از تحلیل سیاستی گفته میشود که هدف آن ایجاد، نقد و انتقال آندسته از ادعاهای دانشی است که در مورد علل و پیامدهای سیاستها هستند.
به کارگیری دانش: سهام داران سیاست از تحلیل سیاست به منظور بهبود بخشیدن به فرایند سیاستگذاری و نتایج آن استفاده میکنند. استفاده از تحلیل سیاست فرایند پیچیدهای است که دارای ترکیب، حوزه و اثرات متفاوتی است.
روش شناسی: شامل مجموعهای از معیارها، قواعد و رویههاست که برای ایجاد، برآورد نقادانه و انتقال دانش سیاستی بهکار میروند.
تحلیل تجویزی سیاست: به بعدی از تحلیل سیاست گفته میشود که هدف آن ایجاد، نقد و انتقال ادعاهای دانش در زمینة ارزش سیاستگذاریها برای نسلهای گذشته، حال و آینده است.
تحلیل سیاست: اقدامی عقلانی و سودمند است که هدف آن ایجاد، برآورد دقیق و انتقال دانش پیرامونی و درونی فرایند سیاستگذاری است. فرایند تحلیل سیاست شامل پنج مرحلة به هم پیوسته است که این پنج مرحله در کنار هم چرخهها و دورهای پیچیده و غیر خطی را از اقدامات عقلانی بوجود خواهند آورد. این اقدامات به موقع انجام میشوند و در قالب یک فرایند سیاستگذاری جایگیر خواهند شد که پیچیده، غیرخطی و اساساً سیاسی باشد.
روشهای تحلیل سیاست: به رویههای نسبتاً عمومی گفته میشوند که از آنها برای تولید و انتقال اطلاعات سیاستی در شرایط گوناگون، استفاده میشود. تحلیل و تجزیة سود و هزینه، تحلیل سریهای زمانی، و ترکیب تحقیق (فراتحلیل)، نمونههایی از روشهای تحلیل سیاست هستند.
رویههای تحلیل سیاستی: به عملکردهای عقلانی کلی گفته میشود که منطق تحقیق سیاستی را بوجود میآورد. رویههای تحلیل سیاست شامل سازماندهی مشکل، پیشبینی، توصیه، بازبینی، و ارزیابی است.
تکنیکهای تحلیل سیاستی: به رویههای نسبتاً تخصّصی گفته میشود که همراه با روشهای تحلیل سیاست از آنها استفاده میشود تا به تعداد بیشتری از پرسشهای محدود پاسخ داده شود. برآورد همبستگی ترتیبی در دادههای زمانبندی شده با استفاده از محاسبة آماری دوربین- واتسون، یک تکنیک به حساب میآید.
فرایند سیاستگذاری: به یک فرایند سیاسی گفته میشود که شامل مراحل بهم پیوستهای برای سیاست گذاری است. این مراحل عبارتند از: تهیه دستور کار سیاستی، تنظیم و تدوین سیاستها، اقتباس سیاست، تحقق و اجرای سیاست و برآورد سیاست. فرایند سیاستگذاری ممکن است به صورت چرخه یا دور غیر خطی از فعالیتهایی نشان داده شود که از لحاظ زمانی به نظم در آمدهاند.
نحوة ارائه و نمایش سیاستها: روشی دوسویه در انتقال دانش سیاست است که شامل گفتگوها، کنفرانسها، نشستها، جلسههای توجیهی و شنودها میشود.
ارتباط سیاستی: فرایندی است که شامل اعمال تحلیل سیاست، بسط اطلاعات، ارتباط دوسویه و بهرهوری از دانش است.
اسناد سیاستی: اطلاعات مکتوبی است که فرایند و نتایج تحلیل سیاستی را مشخص میکند. این اسناد شامل هر گونه توصیه انجام عملی میشوند. مهمترین گونه های اسناد سیاستی عبارتند از : مقالات سیاستی، یادداشتهای سیاستی، چکیدههای اجرایی، پیوست و پخش اخبار.
اطلاعات مرتبط با سیاست:به دادههایی گفته میشود که به نحو دستچین شدهای تفسیر و به صورت مقولاتی مرتب شدهاند که تحلیلگران و دیگر سهام داران را در مورد مشکلات سیاستها، آیندة سیاستها، اقدامات سیاستی، پیامدهای سیاستها و عملکردهای سیاستی، آگاه میسازند. اطلاعات مرتبط با سیاست با استفاده از جر و بحثهای سیاستی به ادعاهای دانش تبدیل خواهند شد.
دانش سیاستی:به اطلاعاتی گفته میشود که به صورت دقیق برآورد شده و به عقاید صحیح عقلانی، در زمینة فرایند سیاست و نتایج آن، تبدیل شدهاند. عقاید صحیح عقلانی به صورت ادعاهای دانشی اظهار میشوند که غیر قطعی و مورد سؤال است و، هر جا که مناسب باشد، بهوسیله احتمالات آماری تکمیل میشوند (اما هرگز اثبات نخواهند شد).
کتب پیشنهادی :
BARBER. BERNARD, Effective Social Science: Eight Cases in Economics, Political Science. and Sociology. New York: Russell Sage Foundation 1987.
CAMPBELL, DONALD T., Methodology and Epistemology for Social Science: Collected Papers, ed. E. Samuel overman. Chicago: University of Chicago Press, 1988.
COOK, THOMAS D., "postpositivist Critical Multiplism" in Social Science and Social Policy, ed. R, Lane Shotland and Melvin M. Mark, Beverly Hills, CA: Sage Publications, 1985, pp. 21-62.
DE LEON, PETER, Advice and Consent: The Development of the Policy Sciences, New York: Russell Sage Foundation,1988.
DUNN, WILLIAM N. and BURKART HOLZNER, "Knowledge in Society: Anatomy of an Emergent Field," Knowledge in Society: The International Journal of Knowledge Transfer, 1, No. 1(1988),1-26.
DUNN, WILLIAM N. and RITA MAE KELLY, eds., Advances in Policy Studies Since 1950, Vol. 10 Policy Studies Review Annual. New Brunswick, N.J.: Transaction Books, 1992.
HAWKESWORTH, MARY E., Theoretical Issues in Policy Analysis, Albany, N.Y.: State University of New York Press,1988.
HOROWITZ, IRVING L., ed., The Use and Abuse of Social Science: Behavioral Science and Policy Making, 2nd ed. New Brunswick, N.J.: Transaction Books, 1985.
KINGDON,JOHN W.,Agendas, Alternatives,and Public Policies. Lenview,IL:Scott,Foresman and Company,1984.
LINDBLOM,CHARLES E.,Inquiry and Change: The Troubled Attempt to Understand and Change Society, New Haven,CT:Yale University Press,1990.
LINDBLOM,CHARLES E.,and DAVID K.COHEN,Usable Knowledge: Social Science and Social Problem Solying, New Haven,CT:Yale University Press,1979.
MACRAE,DUNCAN,JR.,The Social Function of Social Science .New Haven,CT:Yale University Press,1976.
MARCH,JAMES G.and JOHAN P. OLSEN, "The New Institutionalism: Organizational Factors in Political Life,"The American Political Science Review,78,NO.3(September 1984),734-49.
NAGEL,STUART S.,ed.,Encyclopedia of Policy Studies.New York Marcel Dekker,1983.
WEISS,CAROL H.,Social Science Research and Decision Making. New York: Columbia University Press,1980